چند وقت پیش در تجلیل از پروین اعتصامی، خبرنگار تلویزیون با آب و تاب فراوان شروع به سخن گفتن کرد: "پروین اعتصامی شاعرهی نامدار...". احتمالا خانم خبرنگار خیلی هم به دانش خود میبالید که میتواند در جملههای فارسی قواعد عربی را به خوبی رعایت کند. غافل از اینکه ما اگرچه در زبان فارسی به دلیل پیوندهای ریشهدار آن با زبان عربی ناگزیر به استفاده از لغات عربی شدهایم (در همین مقدمه تعداد واژههای عربی را بشمارید) اما هرگز هیچ دلیل عقلی و منطقی و قانونی برای استفاده از قواعد زبان عربی در کنار واژههای آن در فارسی نداریم. در زبان فارسی پروین اعتصامی هم به مانند سعدی و مولانا و... شاعر بود و نه شاعره.
در تاریخ جهان هر دورهای ویژگیهایی داشته است. در آغاز تاریخ آدمیان زندگانی قبیلهای داشتند و دوران افسانهها بوده است. پس از پیدایش کشاورزی دوره دهنشینی و شهرنشینی آغاز شده است سپس دوران کشورگشاییها و تشکیل پادشاهیهای بزرگ مانند هخامنشیان و اسکندر و امپراطوری رم بوده است. پس از آن دوره هجوم اقوام بربری بر این کشورها و فروریختن تمدن آنها بوده است. سپس دوره رستاخیز تمدن است که بنام رنسانس شناخته شده است. تا آن دوره ملل مختلف دارای وسایل کار و پیکار یکسان بودند. میگویند که وسایل جنگی سربازان رومی و بربرهای ژرمنی با هم فرقی نداشته و تفاوت تنها در انظباط و نظم و وظیفهشناسی لژیونهای رومی بوده که ضامن پیروزی آنها بوده است. همچنین وسایل جنگی مهاجمین مغول و ملل متحد چندان فرقی با هم نداشته است.
از دوران رنسانس به این طرف ملل غربی کمکم به پیشرفتهای صنعتی و ساختن ابزار نوین نائل آمدند و پس از گذشت یکی دو قرن ابزار کار آنها به اندازهای کامل شد که برای ملل دیگر یارای ایستادگی در برابر حملهی آنها نبود؛ همزمان با این پیشرفت صنعتی تحول بزرگی در فرهنگ و زبان ملل غرب پیدا شد زیرا برای بیان معلومات تازه ناگزیر به داشتن واژههای نوینی بودند و کمکم زبانهای اروپایی دارای نیروی بزرگی برای بیان مطالب مختلف گردیدند.
در اوایل قرن بیستم ملل مشرق پی به عقبماندگی خود بردند و کوشیدند که این عقبماندگی را جبران کنند. موانع زیادی سر راه این کوششها وجود داشت. بعضی ملل چاره را در پذیرفتن یکی از زبانهای خارجی برای بیان مطالب علمی دیدند مانند هندوستان ولی ملل دیگر به واسطه داشتن میراث بزرگ فرهنگی نتوانستند این راهحل را بپذیرند که یک مثال آن کشور ایران است.
برای بعضی زبانها به علت ساختمان مخصوص آنها جبران این کمبود واژههای علمی کاری بس دشوار و شاید نشدنی است مانند زبانهای سامی که اشارهای به ساختمان آنها خواهیم کرد.
باید خاطرنشان کرد که شمار واژهها در زبانهای خارجی در هر کدام از رشتههای علمی خیلی زیاد است و گاهی در حدود میلیون است. پیدا کردن واژههایی در برابر آنها کاری نیست که بشود بدون داشتن یک روش علمی مطمئن به انجام رسانید و نمیشود از روی تشابه و استعاره و تقریب و تخمین در این کار پر دامنه به جایی رسید و این کار باید از روی یک اصول علمی معین انجام گیرد تا ضمن عمل به بن بست برنخورد.
برای اینکه بتوان در یک زبانی به آسانی واژههایی در برابر واژههای بیشمار علمی پیدا کرد باید امکان وجود یک چنین اصل علمی در آن زبان باشد. میخواهیم نشان دهیم که چنین اصلی در زبان فارسی وجود دارد و از این جهت زبان فارسی زبانی است توانا در صورتی که بعضی زبانها گو اینکه از جهات دیگر یک سابقه ادبی درخشانی دارند ولی در مورد واژههای علمی ناتوان هستند.
اکنون از دو نوع زبان که در اروپا و خاور نزدیک وجود دارد صحبت میکنیم که عبارتند از زبانهای هند و اروپایی (Indo-European) و زبانهای سامی (Semitic). زبانهای فارسی از خانواده زیانهای هند و اروپایی هستند.
در زبانهای سامی [که زبان عربی یکی از آنهاست] واژهها بر اصل ریشههایی سه حرفی یا چهارحرفی قرار دارند که به نام ثلاثی و رباعی گفته میشوند و اشتقاق واژههای مختلف بر اساس تغییر شکلی است که به این ریشهها داده میشود و به نام ابواب خوانده میشود. پس شمار واژههایی که ممکن است در این زبانها وجود داشته باشد نسبت مستقیم دارد با شمار ریشههای ثلاثی و رباعی. پس باید بسنجیم که حداکثر شمار ریشههای ثلاثی چقدر است. برای این کار یک روش ریاضی به نام جبر ترکیبی (Algebre Combination) بکار میبریم.
در این رشته قضیهای است به این ترتیب:
هرگاه بخواهیم از میان تعداد n شیئی تعداد معینی مثلا k شیئی برگزینیم و بخواهیم بدانیم چند جور میشود این k شیئی مختلف را از میان آن تعداد کل n شیئی برگزید، پاسخ این پرسش چنین است: اگر تعداد امکانات گزینش را به p نشان دهیم این عدد میشود:
P = n (n-1) (n-2) . . . (n-k+1)
ترتیب قرار دادن k شیئی در این فرمول رعایت شده است و عدد p را (permutation) میگویند.
مثلا اگر بخواهیم از میان پنج حرف دو حرف را برگزینیم اینجا n=۵ و k=۲ و p مساوی است با:
(p = ۵ × ۴ = ۲۰)
یعنی میتوان ۲ حرف را ۲۰ جور از میان ۵ حرف برگزید به طوری که ترتیب قراردادن ۲ حرف نیز رعایت شود.
مثلا در جدول زیر از میان پنج حرف ا ب ت ج ی دو حرف با رعایت ترتیبهای مختلف برگزیده شده است:
میبینیم که ۲۰ ترکیب پیدا شده است که در آن رعایت ترتیب نیز شده است. مثلا ترکیب (اب) از ترکیب (با) جداست.
اکنون میخواهیم ببینیم که از میان ۲۸ حرف الفبای سامی چند ترکیب سه حرفی میتوان درآورد، این تعداد ثلاثیهای مجرد مساوی میشود با:
P = ۲۸ × ۲۷ × ۲۶ = ۱۹,۶۵۶
یعنی حداکثر تعداد ریشههای ثلاثی مجرد مساوی ۱۹,۶۵۶ است و نمیشود بیش از این تعداد ریشه ثلاثی در این زبان وجود داشته باشد.
درباره ریشه رباعی میدانیم که تعداد آنها کم است و در حدود ۵ درصد تعداد ریشه ثلاثی است یعنی تعداد آنها در حدود ۱۰۰۰ است. چون ریشههای ثلاثیای نیز وجود دارد که به جای سه حرف فقط دو حرف متفاوت دارد که یکی از آنها تکرار شده است مانند فعل (شَدَّ) که حرف (د) دوبار به کار رفته است از این رو بر تعداد ریشههایی که در بالا حساب شده است چند هزار میافزائیم و جمعا عدد بزرگتر بیست و پنج هزار (۲۵۰۰۰) ریشه را میپذیریم.
چنانکه گفته شد در زبانهای سامی از هر فعل ثلاثی مجرد میتوان با تغییر شکل آن و یا اضافه کردن چند حرف کلمههای دیگری از راه اشتقاق گرفت که عبارت از ده باب متداول میباشد مانند:
فَعلَ – فَعّلَ – اَفُعَلَ – تَفَعّلَ – تَفاعَلَ – انْفَعَلَ – اِفْتَعَلَ – اِفْعَلَّ – اِسْتَفْعَلَ که باب نهم یعنی افِعَلَّ به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد.
ابوابی که به این ترتیب به دست آمده است دارای معانی نزدیک به اصل ثلاثی مجرد دارند و جنبههای تاکید و تشدید و واداشتن به کاری (مانند شَغَّلَ و اَشغَلَ) و حالت بین الاثنین (مانند ضارَبَ و تضارَبَ) و حالت پذیرش (مانند اِنفَعلَ) و حالت خواستن چیزی (مانند اِستَغفَرَ) و یا اشاره به خود (مانند اِستکْبَرَ) و یا پیدا کردن خاصیتی (اِحمَرَّ).
این تفاوتها در معانی که به وسیله ابواب بدست میآید در بیان مطالب علمی در زبانهایی مانند زبانهای هند و اروپایی مورد نیاز نیست زیرا همین معانی در آن ربانها به شکل دیگری بیان میشوند مانند:
شَغَّل = بکارگماشتن و استغفر = بخشایش خواستن
از هر کدام از افعال اسامی مختلفی اشتقاق مییابد. اول نامهای مکان و زمان (مانند مسکن از سکَنَ و نذخل از دخلَ)؛ دوم نام ابزار (مانند مِبرَد از بَرَد بر وزن مِفعَلْ، میزان از وزَنَ بر وزن مفعال، مربه از شَرَب بر وزن مِفعَلَ)؛ سوم نام طرز و شیوه (مانند کِتْبَه و مِشْیَه بر وزن مِفْعَلَه)؛ چهارم نام حرفه (مانند خباز و خیاط بر وزن فعال)؛ پنجم اسم مصدر (مانند فِعْلْ از فَعَلَ و تَفَعُّل از تفعَّلَ و انفعال از انفَعلَ و همچنین برای بابهای دیگر)؛ ششم صفت که ساختمان آن ده شکل متداول دارد (مانند صَعْبْ بر وزن فَعْلْ، حَسَن بر وزن فَعََلْ، حَزِن بر وزن فَعِلْ، رحیم بر وزن فعیل، رسول بر وزن فعول، رحمان بر وزن فعلان، کذاب بر وزن فعال، صدیق بر وزن فعّیل، علامه بر وزن فعّاله، ضُحَکَه بر وزن فُعَله)؛ هفتم رنگ (مانند اَحْمَر بر وزن اَفْعَل)؛ هشتم نسبت (مانند غربی از غرب، روحانی از روح)؛ نهم اسم معنی (مانند کیفیه از کیف).
با در نظر گرفتن همه انواع اشتقاق کلمات نتیجه گرفته میشود که از هر ریشهای حداکثر هفتاد مشتق میتوان بدست آورد. پس هرگاه تعداد ریشهها را که از ۲۵۰۰۰ کمتر است در هفتاد ضرب کنیم حداکثر تعداد کلمههایی که بدست میآید میشود:
۲۵۰۰۰ × ۷۰ = ۱,۷۵۰,۰۰۰
البته همه هفتاد اشتقاق برای هر ریشهای متداول و معمول نیست و عددی که محاسبه شد حداکثر کلمههایی است که ساختن آنها امکان دارد نه اینکه همهی کلمههایی که طبق الگوی زبان ممکن است ساخته شوند واقعا وجود داشته باشند. با این همه باز مقداری به این عدد حساب شده میافزائیم و آن عدد را به دو میلیون میرسانیم. امکان ساختن کلماتی بیش از این در ساختمان این زبان [زبان عربی] وجود ندارد.
یک اشکالی که در فراگرفتن این نوع زبان وجود دارد این است که برای تسلط یافتن به آن باید دستکم ۲۵۰۰۰ ریشه را از بر داشت و این کار برای همه مقدور نیست حتی برای اهل آن زبان، چه رسد به کسانی که به آن زبان بیگانه هستند. ادامه دارد...
★ پرسشهایی از حامیان حجاب اجباری: اگر حامی اجبار در امر حجاب هستید سپاسگزار خواهم شد به این پرسشها پاسخ دهید: ۸ ماه پیش خواندن ۴ دقیقه
⭐️ در آستانه محرم: درباره خرافات و تحریفات وارد شده به فرهنگ عاشورا ۸ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
⭐️ آیا چین میتواند جایگزین آمریکا شود؟: چين چه ايرادی دارد، فكر كنيد اسمش آمريكاست! (مهدی صفری، سفیر پیشین جمهوری اسلامی در چین) ۹ ماه پیش خواندن ۴ دقیقه
★ ⚖ قانون ⚖ نه رعایت شد و نه لغو گردید!: «اینها حتی به قوانین خودشان هم علاقهای ندارند» ۹ ماه پیش خواندن ۳ دقیقه
⭐️ آیا جایگاه آمریکا در جهان رو به افول است؟: پاسخ به تحلیلگرانی که معتقدند جایگاه آمریکا در جهان رو به زوال است. ۹ ماه پیش خواندن ۴ دقیقه
★ سقط جنین؛ مسئله «زن و بدنش» یا «قانون و جامعه»؟: تبیین مساله سقط جنین: دیدگاههای گوناگونی درباره سقط جنین از منظر اخلاقی طرح شده است... ۹ ماه پیش خواندن ۱۹ دقیقه
★ تورم تنها یک مساله اقتصادی نیست؛ هشداری امنیتی است!: آسیبهایی که تورم بر ساختار امنیتی کشور وارد میکند کمتر مورد بررسی قرار گرفته است ۱۰ ماه پیش خواندن ۳ دقیقه
★ شرکتهای دانشبنیان ۱۱۰ برابر شدهاند!: هشدار در مورد رشد قارچگونه شرکتهای دانشبنیان ۱۰ ماه پیش خواندن ۴ دقیقه
★ دکتر پویا ناظران: دستورالعمل تضمینی برای نابودی ایران عزیزمان: بررسی آخرین وضعیت اقتصاد ایران از زبان دکتر پویا ناظران ۱۰ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه