حتی کوتاه تر از آنکه بتوان تصور کرد.بیش از نیمی از عمر انسان صرف امور حیاتی او میشود حال اگر بخواهیم دشمنی را هم به ان اضافه کنیم دیگر زمانی برای زندگی کردن باقی نخواهد ماند.
اما این دشمنی سبقه ای تاریخی دارد و برای امروز و دیروز نیست.نقطه شروع دشمنی بین بشر از هابیل وقابیل بود.و این دشمنی تا قیامت ادامه خواهد داشت.
زمانی که خداوند امر کرد که هر کدام از هابیل و قابیل قربانیشان را به بالای کوهی ببرند،هابیل بهترین گوسفندش را به قربانگاه برد ولی قابیل ترجیح داد که گندم نامرغوبی را نزد خدا ببرد.
صاعقه فرود میآید و قربانی هابیل پذیرفته میشود اما قربانی قابیل پذیرفته نمیشود.اما این دشمنی به همین جا ختم نمیشود بلکه ادامه پیدا میکند تا زمانی که دستان قابیل به خون برادرش آغشته میشود.
گونه بشر میداند که برای ادامه حیات به اتحاد نیاز دارد اما این اتحاد قربانی آمال و آرزوهای افراد دیگری میشوند. امپراطوری عثمانی با آن هیبت و عظمت با ایجاد تفرقه و دشمنی تمامی قلمرو اش را از دست داد.
دشمنی با گوشت و خون ما عجین شده است. هر کداممان به شیوه ای دشمنی خود را ابراز میکنیم.گاهی اوقات با صرف بی اعتنایی و گاهی اوقات هم با توهین و ناسزا. اما این دشمنی از کجا نشات میگیرد و منشا آن کجاست؟
دشمنی گاهی اوقات با یک سوء تفاهم خیلی جزئی آغاز میشود بدون آنکه طرفین هیچ اطلاعی از آن داشته باشند.هر کدام فکر میکنند که دیگری از او روی برگردانده است و به همین خاطر هیچکدام هیچ علاقه ای به ادامه دادن آن ندارند.
اما باید دقت داشت که همه مصادیق دشمنی اشتباه و نادرست به حساب نمی آیند.همه ما در مقابل یک سری از ناملایمات اعلام دشمنی میکنیم.دشمنی در مقابل کسی که به ما ظلم کرده یا دشمنی در مقابل کسی که آرمان های ما را به سخره میگیرد.
اما آیا دشمنی های امروزی بشر از این قبیل دشمنی است؟