چگونه عنوان مناسبی برای کتاب غیر داستانی خود برگزینیم؟
در زبان انگلیسی اصطلاحی وجود دارد با عنوان هیچوقت یک کتاب را با ظاهرش قضاوت نکنید، البته این اصطلاح اشاره به دنیای انسانها دارد ولی ما فقط به برداشت لفظی آن نیازمندیم. حال طبق آنچه که این اصطلاح میگوید ما نیز نباید به عنوان کتاب اهمیتی بدهیم ولیکن اینطور نیست و خوانندگان به عنوان کتاب اهمیت قائل هستند.
عنوانی که شما برای کتاب خود برمیگزینید، میبایست خوانندگان را وادار کند تا بلکه برای کتاب شما تره خرد کنند و همانطور مثل رهگذران معمولی از کنار آن عبور نکنند از این رو من قصد دارم در این مقاله روشی چهار مرحلهای را به شما آموزش بدهم تا به وسیله آن بتوانید عنوان مناسبی برای کتاب غیرداستانی خود برگزینید.
اما پیش از آنکه وارد اصل مطلب شویم، میبایست به دو ویژگی مهمی که میبایست عنوان شما آنها را دارا باشد، اشاره کنم:
عنوانی گویا برگزینید
نخستین ویژگی که میبایست عنوان شما دارا باشد، گویایی آنست؛ بگونهای که خوانندگان با خواندن عنوان آن بتوانند به محتوای کتاب پی ببرند بدون اینکه نیازی به خواندن توضیحات آن داشته باشند. به عنوان مثال میتوانم به کتاب والدین سمی از سوزان فوروارد اشاره کنم، این عنوان دو کلمهای به ما میفهماند که با کتابی روانشناسی سر و کار داریم و قرار است مطالبی راجع به والدین و اشتباهات آنان در تربیت فرزندان بخوانیم.
عنوان به یاد ماندنی و خوشآهنگ
دومین ویژگی در ضمن دو مرحله تحقق مییابد و هر دوی آنها به نحوی به یکدیگر مرتبط هستند، یعنی اگر میخواهید عنوان کتاب به یاد ماندنی باشد، میبایست خوشآهنگی آن را هم در نظر بگیرید. از این رو میبایست در انتخاب کلماتی که عنوان کتاب شما را تشکیل میدهند، نهایت دقت و خلاقیت را به خرج بدهید. برای مثال میتوان به کتاب غرور و تعصب اشاره کرد که عنوان انگلیسی آن(pride and prejudice) است اشاره کرد.
اکنون که به ویژگیهای یک عنوان مناسب پی بردیم، میبایست از خود بپرسیم که چگونه عنوان مناسبی برای کتاب غیر داستانی خود برگزینیم؟
در وهله اول میبایست کاغذ و خودکاری برگیرید و به مدت طولانی هر عنوانی که فکر میکنید با کتابتان مناسبت دارد را با سرعت هرچه تمامتر بنویسید. هیچ ایدهای احمقانه و بیربط نیست از این رو سانسور نکنید و هر چه که به ذهنتان خطور میکند را یادداشت کنید. این طرز از نوشتن به ناخودآگاهتان کمک میکند تا پیشنهادهای شگفتانگیزی به شما بدهد.
قدم بعدی آنست که عناوین یادداشت شده را بررسی کنید و سه مورد از آنها که خلاصه و متقاعدکننده است را برگزینید. حال میبایست خود را به عنوان خریداری تصور کنیم که برای نخستین بار به کتاب ما مینگرد و از خود بپرسیم که آیا این عنوان شما را وادار میکند برای خرید کتاب هزینه کنید؟
نگاه خریدارانه این امکان را برای ما فراهم میکند تا علاقه شخصی خود را کنار بگذاریم و علاقه خریداران را در نظر بگیریم.
پس از آنکه عنوان مناسب را از میان سه ایده سابق انتخاب کردید، وقت آنست که آن را با دوستان و همکاران خود به اشتراک بگذاریم و نظرات آنها را جویا شویم. مزیت اشتراکگذاری آنست که شما را با نظارتی آشنا میکند که جهتگیری نشدهاند، به همین خاطر مبادا از روی خجالت و ترس این مرحله را رد کنید.
قدم آخری که در انتخاب عنوان با آن مواجه هستیم، افزودن مقداری از جزئیات کاربردی به عنوان است. کتابهای داستانی از چنین زیرنویسی برخوردار نیستند ولی کتابهای غیر داستانی میبایست از محتوای درون کتاب به خوانندگان خبر بدهند. در واقع عنوان شما منجر میشود خوانندگان درنگی کنند و زیرنویس آنها را وادار میکند تا کتاب را بردارند و بخوانند.
شاید برایتان مفید باشد (چگونه تبلیغ پشت جلد کتابمان را بنویسیم؟)