حمید پهلوان
حمید پهلوان
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

ماجرای ساعت اهریمنی نیمه شب

در افسانه‌ها گفته می‌شود بین ساعت سه تا چهار صبح، زمانی هست که وقایع ماوراءطبیعه و در بدترین حالت اتفاقات شوم و اهریمنی رخ میدهد. البته مرز باریکی بین این دو پدیده وجود دارد.

ماجرا از جایی شروع می‌شود که شب گذشته درست رأس ساعت سه و نیم سایت ویرگول را باز کردم و با دیدن مسابقه #پرداخت_مستقیم_پیمان بسیار ناگهانی بعد از مدت‌ها به جهان درونی خودم بلعیده شدم.

چالش‌ها و ایده‌ها همیشه جای خالی سحر و جادوی دنیای واقعی را برای من پر کرده است و البته ذهن من با مطالعه و کمی تجسم خلاق مسلح می‌شود؛ پس روایت #پرداخت_مستقیم_پیمان را خواندم و ناخواسته توپ‌های ماه اوت ذهنم را آماده یک نبرد سهمگین کردم.

قهوه‌ام را آماده و هدفون را گذاشتم و در نهایت با موسیقی فیتیله‌های ذهنم را برای شلیک ایده‌ها روشن کردم.

داستان‌ها و ماجراهای مختلفی در دنیای خیالی‌ام شروع به جان گرفتن کردند.

مخترع ماشین زمانی که با سفر در زمان به دلیل بدهی قبض برق منزلش در دستگاهش گرفتار می‌شود و با راه‌حل‌های مختلف تلاش می‌کند بر محدودیت‌های مالی و برقی فائق آید، اما در نهایت «پرداخت مستقیم پیمان» به دادش می‌رسد!

اما این داستان برایم راضی کننده نبود، پس سراغ داستان ابرقهرمانی رفتم که در زمان و مکان مناسب، بی‌آنکه متوجه حضورش باشیم کمکمان می‌کند "بدون وقفه‌ای اضافی" روی اصل‌گرایی تمرکز کنیم... آه امان از دست کمال‌گرایی، باید بگویم داستان بعدی و بعد از آن هم هیچکدام برایم اقناع کننده نبودند.

پس موقتا به واقعیت برگشتم تا کمی بصورت میدانی تحقیق کنم.

ذره‌ذره که سایت «پرداخت مستقیم پیمان» را اسکرول می‌کردم، بیشتر و بیشتر متوجه می‌شدم این کسب‌وکار مثل یک شعبده‌باز قهار است که در کالبد یک شخص ساده دربرابرمان ظاهر شده.

و صد البته همه هنر یک شعبده‌باز هم به اصل غافلگیری است و وقتی فهمیدم «پیمان» مثل دوستی در سایه در ابعاد مختلف زندگی من و حتی اطرافیانم از قبل حضور دارد خلع سلاح شدم.

«پیمان» با دست نامرئی راه تمرکز و حرکت به سمت جلو را هم برای مردم عادی و هم کسب‌وکارها هموار می‌کند، به عبارتی وظیفه سر و کله زدن با اعداد و مبالغ خُرد را از روی دوشمان برمی‌دارد.

اکنون که فکر می‌کنم به نظر می‌رسد افسانه‌ها چندان هم بی‌راه نمی‌گویند، منتها در عصر فعلی اتفاقات فراطبیعی جایشان را به تکنولوژی داده‌اند.

بعد از شب گذشته فهمیدم اگر هر ساعتی از شبانه‌روز هم شیطانی باشد، حداقل دیگر نیازی نیست هنگام فرود آوردن شمشیرم نگران قبض‌های پرداخت نشده باشم، یا در حالت بدتر زمانی که پیروزمندانه از میدان نبرد درونی با اهریمن خبیث اسنپ گرفته‌ام دنبال رمز دوم و شماره کارت بانکی‌ام نباشم.


پرداخت مستقیمپرداخت_مستقیم_پیمانکسب و کار
کنجکاو تمام وقت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید