lیه مدته تو اینستاگرام میبینی مدام افراد با اغراق از روتین صبحشون نمایش میدن:
«۵ صبح بیدار میشم، یوگا میکنم، یه کتاب میخونم، پیادهروی ، بعد صبحونهی شیک و سالم و…»
شاید با دیدن این ویدیوها حس کنی از زندگی عقب موندی، ولی...
خیلی از این روتینها واقعی نیستن. یه جور ویترینان. همونطور که تو آگهی تلویزیونی، یه پسر بور چشمآبی داره روغن سرخکردنی تبلیغ میکنه!
ما داریم زندگی واقعیمونو با سناریوهای تبلیغاتی مقایسه میکنیم. این خطرناکترین مقایسهست.
واقعیت چیه؟
بدن هر کسی یه ساعت زیستی خاص داره. چیزی که تو علم بهش میگن کرونوتایپ.
یکی صبحزوده و با طلوع آفتاب جون میگیره. یکی دیگه آخر شب تازه مغزش شروع میکنه به کار.
من جزو دستهی دومم.
تا قبل ۱۱ صبح مغزم روشن نمیشه، خیلی تنبلم. از ورزشهای تکراری و بدون خلاقیت بیزارم. از همون روتینهایی که باید هر روز دقیقاً تکرار بشن تا اسمش بشه “دیسپلین”.
اما با همهی اینا، تونستم چربی خونم رو بشدت کم کنم. کبدم رو حداقل یه گرید بهتر کنم. بدون اینکه ۵ صبح از خواب بپرم یا مدیتیشن اجباری کنم.
چطوری؟ با شناخت. با خودم بودن. با اینکه فهمیدم بدنم، ذهنم، و روانم زبان خودشونو دارن.
شاید تو هم توی سکوت نیمهشب شکوفا میشی، نه طلوع صبح.
شاید آرامش و انگیزهات رو توی یه ورزش غیرقابلپیشبینی مثل پینگپونگ یا رقص یا حتی قدم زدن بیهدف پیدا کنی، نه توی یوگا.
اینترنت با همهی زیباییهاش، یه عیب بزرگ داره:
ما رو به جای «شناخت خود»، هل میده سمت «کپی از بقیه».
جوری که حس کنیم اگه تو ساعت، مدل زندگی یا موفقیت یه نفر دیگه جا نشیم، یعنی عقبموندهایم.
درحالیکه عقبماندگی واقعی یعنی از خودت جا بمونی. از ریتم مخصوص خودت.
ما قرار نیست مثل هم بدرخشیم. ما باید بدونیم کی هستیم، چطور کار میکنیم، و کِی وقت شکوفاییمونه.
زندگی یه نسخه نداره. موفقیت یه ساعت نداره. تو خلبان خودتی. تو باید بفهمی ریتم پروازت چطوره، وگرنه دائم با حس ناکافی بودن سقوط میکنی، نه با واقعیت.
پس لطفاً… مقایسه نکن. تقلید نکن. اجازه نده کسی بهت حس ناکافیبودن بده.
مسیر خودتو برو. چون نسخهی تو، فقط مال توئه.
این شگفتی خلقته که اثرانگشت هیچکس با دیگری یکسان نیست!