هانیه·۶ سال پیشپارت5 پارت5هانیه=اتوسا=باشه بابا غلط کردم چرا انقدر زود به دل میگیری-سریع-ایششششششش-چی گفتی-هیچییه بطری اب داد دستمامیر=شما به همه زور میگی-به خ…
هانیه·۶ سال پیشپارت4 پارت چهارامیر=خدای من این دختر چه حاضر جواب بودشایدیم پروووووووو خدایی پرو با سر رفتهتو شیکم من بعد انقدر حاضر جواب بود-رهام-بله-چه دختر پ…
هانیه·۶ سال پیشدلنوشته عشق همین خنده هايسادۀ توستوقتی با تمام غصه هایتمیخندیتا از تمام غصه هایمرها شوم محدودم کنبه دوست داشتن تودلم می خواهد جزء توچیزی به چشم د…
هانیه·۶ سال پیشدلنوشته ندیـــدنت ســــخت اســــتامـــاهمیـــــن که میــــدانم …هستــــی …وحــالت خــــــوب است” دنیـــــــایم زیباســــت” مـی دانــســتـی..تــکر…
هانیه·۶ سال پیشدلنوشتهبر دیوارهای این شهر نامهاییست که روزی عاشق هم بودند فردا دیگر نه قلبی بر دیواری خواهد ماند نه دیواری بر شهری نام تو را در دفتر شعرم نوشته…
هانیه·۶ سال پیشپارت2هانیه=اینا قرار نبود که بیان اینجا چیکار میکننامیر و رهام اونم تو مدسه ما واییییخدای من امکان نداره مگه میشه مگه داریمهمینجوری داشتم با تعج…
هانیه·۶ سال پیشدلنوشتهمیدونى “دوست دارم” یعنى چی؟ د: دلمو بهت میدم و: ولت نمیکنم س: سایه سرت میشم ت: تمام عمرم کنارت میمونم دا: داغون میشم از نبودنت ر: راه دلشکس…