hasti·۲ سال پیشفُلانیادمه وقتی 5 , 6 سالم بود همیشه وسط بازی کردن و خندیدن و لذت بردن از همه چی خسته میشدم.. یهو همه چی برام یه طور اسلوموشنی جلو میرفت و یادم…
hasti·۲ سال پیشارغوانارغوان شاخه همخون جدا مانده منآسمان تو چه رنگ است امروز؟آفتابی ست هوا؟یا گرفته است هنوز؟من در این گوشه که از دنیا بیرون استآفتابی به سرم نی…
hasti·۲ سال پیشدلتنگی..دلتنگی یک حس درونی است که وقتی به سراغت می آید چنان چنگ به جانت می اندازد که گویی می خواهد در لحظه جان شیرینت را بگیرد، این احساس نفست را ب…