حمید مرادی
حمید مرادی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

افسانه دوچرخه سواری در شهر - قسمت دوم

در پست قبل، تا اینجا گفتم که مردم ایران در دوران پسا اینترنت، از شنیدن و دیدن اینکه در یک کشور ثروتمند، مردم به جای خودرو از دوچرخه برای تردد در شهر استفاده می کنند، بسیار متعجب بودند. حالا انگار داستانی افسانه ای می شنیدند. تلگرام و اینستاگرام پر شده بود از عکس های مردم دوچرخه سوار هلند و ذهن شهروندان ایرانی پر از سئوال.

مردم دوچرخه سوار آمستردام
مردم دوچرخه سوار آمستردام


دلایل دوچرخه سواری آن ها می توانست این باشد که شهرهای آن ها صاف و بدون شیب است یا فرهنگ ترافیکی در شهرهای هلند متفاوت است. اما این ها فقط حدس هایی بودند. واقعیت چیز دیگری بود.

تا دهه 60 و 70 میلادی، مدرنیته و خودرو تا عمق استخوان شهرهای اروپا در حال نفوذ بود. بعد از جنگ جهانی دوم رشد اقتصادی شروع شده بود و مردم توانایی لازم برای خرید خودرو را کسب کرده بودند. مسئولان شهر آمستردام مانند اکثر شهرهای اروپا با تصور اینکه وسیله حمل و نقل انسان در آینده نزدیک و دور در شهر با خودرو خواهد بود، شروع به تخریب محله ها و ساختن بزرگراه ها و خیابان ها کردند. سهم دوچرخه از وسایل نقلیه در شهر از 80 درصد به کمتر از 6 درصد کاهش پیدا کرد.

تجهیز کردن شهر آمستردام به خیابان های عریض برای خوشامدگویی به خودروها (آرشیو ملی عکس هلند)
تجهیز کردن شهر آمستردام به خیابان های عریض برای خوشامدگویی به خودروها (آرشیو ملی عکس هلند)


رشد بی سابقه خودرو در آمستردام، علاوه بر خیابان سازی، عوارض دیگری هم داشت. تصادفات رانندگی در یک سال (1971) فقط 3300 کشته برجای گذاشت که بیش از 400 نفر از آن ها کودک بودند. برای آنکه تصوری از بزرگی فاجعه در ذهن داشته باشیم، جمعیت آمستردام در سال 1970، حدود 800 هزار نفر بوده است. یعنی تلفات تصادف با خودرو حدود 0.5 درصد جمعیت شهر بوده است. یعنی از هر 200 نفر یکی!

حالا شهروندان آمستردام باید میان خرید خودرو و جان اعضای خانواده شان یکی را انتخاب می کردند. اولین شعار معترضان به رشد بزرگراه ها و ماشین ها این بود: " دست از کشتن کودکان بردارید".


اعتراض مردم به تعداد زیاد کشته شدگان تصادفات رانندگی و بستن خیابان ها بر روی خودروها
اعتراض مردم به تعداد زیاد کشته شدگان تصادفات رانندگی و بستن خیابان ها بر روی خودروها


جنبش بر علیه خودروها با بستن خیابان ها با دوچرخه های اعضای جنبش آغاز شد. آنجاهایی از شهر که تعداد کشته های بیشتری داشت، معترضان تحصن کردند. سعی کردند صدای خود را با بستن خیابان ها برای بازی کردن کودکان در روزهای خاص به مسئولان شهر و کشور برسانند. حالا خواسته مردم باعث شده بود که پای طراحان خیابان های شهر هم به یافتن راه حلی برای کاهش کشته های تصادفات باز شود. طراحان باید گذشته خود را جبران می کردند و شهر را از خودروها پس می گرفتند و به انسان ها باز می گرداندند.

خیابان هایی طراحی شدند که نام Woonerf داشتند. ایده اجرای این نوع از خیابان ها قبل از شکل گیری اعتراضات، مطرح شده بود، اما پس از اعتراضات مورد استقبال قرار گرفت. خیابان های وونرف بر مبنای تعامل بیشتر انسان با محیط شهری و کاهش تردد و سرعت خودروها ایده پردازی شده بودند. مدل پیشرفته تر این خیابان ها امروز Complete Streets یا خیابان های کامل هستند.

نمونه ای از خیابان وونرف
نمونه ای از خیابان وونرف


اعتراضات مردم به کشته های تصادفات و در نتیجه آن بهبود طراحی خیابان ها، بخشی از علل جمعیت بالای دوچرخه سوار در شهر آمستردام است. در نوشته های بعدی به دلایل دیگری از جمله بحران نفتی دهه 70 هم نگاهی می اندازیم.

مهم است که بدانیم آنچه از فضای شهری که طی سالیان کوتاهی به خودروها اختصاص داده شده بود، طی 50 سال بعد به تدریج از خودروها پس گرفته شد و هنوز نهضت بازپس گیری ادامه دارد.


آمستردامدوچرخه سواریداستان
به میکروموبیلیتی علاقه دارم. روزانه مینویسم. کارشناس ارشد حمل و نقل هستم.برای ارتباط به لینکداین من مراجعه کنید (Linkedin.com/in/hamidmoradi)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید