چرا ایرانی ها اینقدر زور میزنند شبکههای اجتماعی را با هم ترکیب کنند؟
و...
ما ایرانیها مدت زیادی هست که مصرفگرایی را پیشه کردهایم و عادتمان شده محتواها را آدمهای دیگر با هزار زحمت و هزینه تولید کنند و ما فقط ازشان به نفع خودمان استفاده کنیم!
این ریشه در تنبلی و تنپروری ما ایرانیها دارد!
و الا همهجای دنیا موقع شروع کار، تلاش میکنند با استراتژی محتوایی و تعیین نقشه راه، با استفاده از شیوههایی مثل بازاریابی درونگرا مخاطب را جذب خودشان کنند.
ما ایرانیها اول تکنولوژی را وارد میکنیم بعد تازه فکر میکنیم نحوهی استفاده از آن چطوی است.
فیسبوک میآید، بی اینکه فکر کنیم قرار است چهشکل محتوایی تولید شود و برای چه باید در فیسبوک باشیم، اکانت میسازیم و بعد از مدتی به گند میکشیماش.
لاین میآید، بی اینکه فلسفهی وجودیش را بشناسیم، اکانت میسازیم و به گند میکشیماش!
اینستاگرام و تلگرام میآیند، بیاینکه دربارهی هدف سازندگان فکر کنیم و بخوانیم، اکانت میسازیم. شکلهای جدیدی از محتوا را میسازیم. و بعد از مدتی هردو را به گند میکشیم!
وقتی که مقالههای مختلفی دربارهی اشتباهمان نوشته میشود و تلاش میشود تا فلسفهی حضور در هریک از شبکههای اجتماعی را آموزش بدهند، کاری با آن نداریم و هرجوری که دلمان میخواهد کامیونیتی آن شبکهی اجتماعی را به گند میکشیم.
در اینستاگرام و تلگرام( که اصلا شبکهی اجتماعی نیست و یک پیامرسان محسوب میشود) توقع داریم هم کتاب بخوانیم. هم ویدیو ببینیم. هم مقاله دنبال کنیم. هم دوستیابی کنیم. هم... هم... هم...
گویی اینستاگرام یا تلگرام قرار است هم یوتیوب باشند، هم توییتر باشند، هم لینکدین باشند، هم... هم... هم... تا ما به خودمان زحمت ندهیم و سراغ دیگر شبکههای اجتماعی نرویم!
چون تنبل هستیم!
چون به دنبال راحتی هستیم!
چون...
چون...
چون...
این نوشته را میتوان تا سطرهای زیادی ادامه داد...
اما واقعیت این است که به قدری از این موضوع ناراحت و عصبی هستم که ترجیح میدهم بیشاز این به آن نپردازم.
به نظر شما فلسفهی هرکدام از شبکههای اجتماعی زیر چیست؟
و...
چه نوع استفادهای باید از آنها کرد؟ چه محتوایی باید در آنها منتشر کرد؟ به چه هدفی؟ چه محتواهایی درحال حاضر در ایران تولید میشوند که نباید تولید شوند؟ سازندگان(فاندر های) هریک از آنها به دنبال چه بودند؟
کمی غر بزنیم...
کمی بحث خوب کنیم...
عکس مطلب از این منبع برداشته شده است.