یه چیز هست که رهبرها باید خوب بلد باشن: قضاوت کردن. حالا میخوام یه کم از این بگم که چرا این کار اونقدرا هم ساده نیست.
رهبران مجبورند دائما دست به #قضاوت بزنند و نیاز دارن بدون رودربایستی قابلیتهای خودشون و بقیه رو ارزیابی کنن.
فرض کن تو یه #تیم بزرگ و خفن داری. هر روز باید بین آدمها قضاوت کنی. باید بفهمی کی کارش درسته، کی نیاز به کمک داره، و کی ممکنه نتونه همراه تیم بمونه؟
اینجاست که میفهمی قضاوت کردن چقدر سخته. از یه طرف باید مثل یه انسان رفتار کنی، زندگی و احساسات آدمها رو در نظر بگیری، بفهمی که هر کسی یه داستان پشت خودش داره. از طرف دیگه، باید بیزینس رو هم در نظر بگیری، چون هر تصمیمی که میگیری، روی هزینهها و آینده کار تاثیر داره.
مثلاً، تو باید فکر کنی که آیا فلانی که این همه تلاش کرده و این مدت تو تیم بوده، هنوز میتونه به بیزینس کمک کنه یا نه؟ آیا باید براش زمان بیشتری بذاری یا بهتره که با کسی دیگه جایگزینش کنی؟ این تصمیمها خیلی سخته چون به تجربهات بستگی داره، به اینکه چقدر آدمها رو خوب میشناسی.
جک ولش، مدیرعامل سابق جنرال الکتریک میگه: "یکی از سختترین کارها برای یک #رهبر ، جدایی از افرادی است که با تمام توان کار کردهاند، اما دیگر به مسیری که #بیزینس نیاز دارد، نمیتوانند کمک کنند."
پس اگه رهبر یه تیم هستی، همیشه بین احساسات و منطق، باید یه تعادل خوب پیدا کنی. قضاوت کردن سخته، ولی اگه درست انجام بشه، میتونه تیم و بیزینس رو به اوج برسونه.
خیلی خلاصه و درگوشی بگم ۲تا شاخص خیلی اینجا در قضاوت #مدیر و رهبر تیم تاثیر گذاره:
۱- ساده زیستی! (من اسمش رو این گذاشتم) منظورم چیه؟ اگه به اندازه انتظاری که ازتون هست بهرهوری ندارین، حداقل چالش درست نکنین!
۲- تلاش و انگیزه
امیرالمومنین علی (ع) فرمودن: "ارزش هر کسی به اندازه همت و تلاشی هست که برای رسیدن به هدفش داره."
من اگه مطمئن باشم تلاش میکنی و دردسر اضافه هم ایجاد نمیکنی برات ارزش قائلم و برای آموزش دادنت تلاش میکنم …