اعتراض

آخرش من می مونم و خودم

سرم و فرو می کنم توی لاک خودم

مثه تار عنکبوتم گوشه های خونه

مثه روزنامه کهنه که کسی نمی خونه

گندیدم از بس یه جا ساکن شدم

خفه شدم از بس همه جا ساکت بودم

ساکت ولی نظاره گر

ما موندیم گر چه کسی وفا نکرد

هدف بقا بوده همیشه

زندگی غروب گرگ و میشه

صلیب باشه یا داس و تیشه

مهم نیست اصلا کی برنده می شه

پرنده همیشه محتاج دانه است

مستاجر همیشه دنبال خانه است

اونی که بیشتر می فهمه دیوانه است

این خانه از پای بست ویرانه است

حکومت ظلم صدسال پاینده است

مثل همیشه ملت بازنده است

با اینکه مُرده روحش زاینده است

امید واهیه ولی هدف آینده است

کمرم و صاف می گیرم شانه هام افتادن

ادعام زیاده ولی واسه بهانه استادم

زدم زیرش هرباری که قول دادم

مثل ماهی افتاده توی قلابم

توی زمونه ایی که گرگا کم آوردن

قحطی ایی شده که لاشخورام مُردن

این بی شرفا آبرو کفتارم بردن

حواست باشه گوسفندا هم گرگن

ساده که باشی خیالشون راحت می شه

دمتون گرم ولی تا چند دیگه ؟

شیطون نمی خوابه چون تا صبح درگیره

عجیب نیست بازم حوصله اش سر میره

صد تیره جواب حقیقت

تا به خودت بیای تیرِ تو شقیقت

تمام سال ها انگار کبیسه اس

خدام جا انداخت مارو اَتو کتیبه اش

کثیفه تموم بازی هاشون

مجرم بودن قاضی هاشون

بهتر از هیچی بود کاچی هامون

از زانو قلم بشه کاشکی پاشون

کلمه هام شلیک می شن رگبار

نیش می زنم با یه سم مرگبار

قافیه ها ردیف می شن هربار

حریفت منم مهم نیست چند بار

چاکر شما ابوالفضل ایمانی فر

(اسمم رو گفتم چون فکر می کنم مردم باور نمی کنند که این ها رو خودم می گم )

)البته قبول دارم در حد حرفه ایی ها نیست ولی خب ...