بازداری هیجانی، پدیدهای است که در آن افراد به جای ابراز مستقیم احساسات خود، آنها را سرکوب کرده و یا به شیوههای غیرمستقیم مانند عصبانیت، اضطراب یا افسردگی بروز میدهند. این وضعیت میتواند بر روابط بین فردی، سلامت روان و کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی بگذارد. یکی از سوالاتی که اغلب در مورد بازداری هیجانی مطرح میشود، این است که چقدر طول میکشد تا فردی که بازداری هیجانی دارد، به احساسات واقعی خود دسترسی پیدا کند. در این مقاله، به بررسی این سوال و عوامل مؤثر بر آن میپردازیم.
بازداری هیجانی چیست؟
بازداری هیجانی، مکانیزمی دفاعی است که در آن فرد از ابراز احساسات خود به ویژه احساسات منفی مانند خشم، غم و ترس اجتناب میکند. این مکانیسم میتواند ریشه در تجربیات کودکی، باورهای شخصی، و عوامل فرهنگی داشته باشد. افرادی که بازداری هیجانی دارند، ممکن است احساسات خود را سرکوب کنند، آنها را انکار کنند، یا آنها را به صورت رفتارهای جسمی مانند سردرد یا درد معده بروز دهند.
عوامل مؤثر بر مدت زمان دسترسی به احساسات
مدت زمانی که یک فرد برای دسترسی به احساسات خود نیاز دارد، بسیار فردی بوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:
شدت بازداری هیجانی: هرچه شدت بازداری هیجانی بیشتر باشد، دسترسی به احساسات نیز دشوارتر و زمانبرتر خواهد بود.
علت ریشه ای بازداری: اگر علت بازداری هیجانی، یک رویداد تروماتیک باشد، ممکن است مدت زمان بیشتری برای پردازش و ابراز احساسات نیاز باشد.
حمایت اجتماعی: وجود یک سیستم حمایتی قوی میتواند به فرد کمک کند تا احساسات خود را ایمنتر و راحتتر ابراز کند.
درمان: رواندرمانی میتواند به افراد مبتلا به بازداری هیجانی کمک کند تا به احساسات خود دسترسی پیدا کنند و مهارتهای مدیریت هیجانی را بیاموزند.
شخصیت فرد: برخی از افراد به طور طبیعی تمایل بیشتری به سرکوب احساسات خود دارند و ممکن است مدت زمان بیشتری برای دسترسی به احساسات نیاز داشته باشند.
عواملی که دسترسی به احساسات را کند میکند:
ترس از قضاوت شدن: بسیاری از افراد از اینکه دیگران آنها را به دلیل احساساتشان قضاوت کنند، میترسند.
نگرانی از آسیب رساندن به دیگران: برخی افراد نگران هستند که ابراز احساساتشان ممکن است به دیگران آسیب برساند.
عدم آگاهی از احساسات: برخی افراد نمیدانند که چه احساسی دارند و یا چگونه احساسات خود را شناسایی کنند.
عادت به سرکوب احساسات: اگر فرد سالها به سرکوب احساسات خود عادت کرده باشد، تغییر این الگو بسیار دشوار خواهد بود.
راهکارهایی برای دسترسی به احساسات
رواندرمانی: رواندرمانی، به ویژه درمانهای مبتنی بر شناخت و رفتار، میتواند به افراد مبتلا به بازداری هیجانی کمک کند تا به احساسات خود دسترسی پیدا کنند و مهارتهای مدیریت هیجانی را بیاموزند.
مدیتیشن و ذهنآگاهی: تمرین مدیتیشن و ذهنآگاهی میتواند به فرد کمک کند تا به افکار و احساسات خود آگاهتر شود.
نوشتن روزانه: نوشتن درباره احساسات و تجربیات، میتواند به فرد کمک کند تا آنها را بهتر درک کند.
صحبت کردن با دیگران: صحبت کردن با یک دوست قابل اعتماد، مشاور یا درمانگر میتواند به فرد کمک کند تا احساسات خود را ابراز کند و از دیگران بازخورد دریافت کند.
فعالیتهای هنری: فعالیتهای هنری مانند نقاشی، موسیقی و رقص میتوانند به فرد کمک کنند تا احساسات خود را به صورت غیرکلامی ابراز کند.
نتیجهگیری
مدت زمان دسترسی به احساسات در افراد مبتلا به بازداری هیجانی، بسیار متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. با این حال، با استفاده از راهکارهای درمانی و خودیاری، میتوان به تدریج به احساسات خود دسترسی پیدا کرد و کیفیت زندگی را بهبود بخشید. مهمترین نکته این است که فرد انگیزه لازم برای تغییر داشته باشد و به دنبال کمک حرفهای باشد.
نکته: این مقاله صرفاً جنبه اطلاعرسانی داشته و جایگزین مشاوره تخصصی نیست. در صورت داشتن هرگونه مشکل در زمینه بازداری هیجانی، توصیه میشود به یک روانشناس مراجعه کنید.
یک کارشناس سئو که به مسائل روانشناسی علاقه داره... اینجا مطالب روانشناسی تولید میکنم.از این مطالب استفاده کنین ولی بهشون استناد نکنین چون من متخصص روانشناسی نیستم.