جین آستین مناطق محروم·۲ ماه پیشیک نقطه در دل برای شروع حیات یا؟همینطور که نشستهام یکهو ته دلم خالی میشود و از فضای خالی دلم انگار یک دست سیاه بالا میآید در حلقم که وادارم میکند بخواهم هرچه هست و نیس…
جین آستین مناطق محروم·۴ ماه پیشعطر لوندر و بوی باروت۱- وسط جنگ و بهاریم. چه ترکیب عجیبی!گلهای لوندر پشت پنجره گل دادهاند، غنچهها توی حیاط یکی یکی در حال باز شدن هستند. دلم میخواهد عکس بگی…
جین آستین مناطق محروم·۶ ماه پیششب هجران و بیم موج و گردابی چنین....توی تاریکی اتاق کنار هم دراز کشیدیم، توی سکوت عجیبی فرورفتیم هردو، سکوتی که بعد از یه طوفان سخت شروع میشه و میدونی آرامشش کوتاهمدته و با…
جین آستین مناطق محروم·۸ ماه پیشرویاهای نیمه، مغز فقیرخواب دیدم که یه جوری که نمیدونم چطور بود دستم به پیج اینستات رسیده بود، بعد دیدم توش یه عالمه عکسهای قشنگ از من گذاشته بودی، دقیقا هم بعد…
جین آستین مناطق محروم·۸ ماه پیشنظارهگر تنها!نشستم توی اتاق روی تخت و از پنجره دارم بیرون رو نگاه میکنم. منظره بیرون پنجره به شکل عجیبی زیباست. انگار نشستم توی یکی از اون نقاشیهای بچگ…
جین آستین مناطق محروم·۸ ماه پیشتمرین آهستگی یا تبعید به آهستگیبعضی حرفها مثل خنجر میمونن. شاید بیهوا زده بشن ولی تیزیشون کار خودشون رو میکنه. میبره و زخم عمیق خودش رو به جا میذاره. رفته بودیم به یه…
جین آستین مناطق محروم·۱ سال پیشدر چرخشاول) یه عکس از دارآباد و برف و کوههای شمال تهران توی یه کانالی دیدم. یادم افتاد دارآباد رفتنها و همه خاطرههاش... الان حتی نمیتونم بگم خو…
جین آستین مناطق محروم·۱ سال پیشاحساسات با طعم نعنا و شویداز وقتی مهاجرت کردم یک جور رابطه احساسی عجیب بین من و سبزیخشک - نعنا و شوید خشک- شکل گرفته که برای دیگران غیر قابل درک است.از روز اولی که…
جین آستین مناطق محروم·۱ سال پیشماشین زمان؟؟ بله حتما!سر صبح بود، از وسط هزار و یک خواب دیده و ندیده توی رختخواب بیدار شده بودم و به یه نقطه سیاه درونم زل زده بودم. وسط کش و قوسهای اول صبح و…
جین آستین مناطق محروم·۴ سال پیشماهی که تو بودی (۱)(از دستنوشتههای قدیمی برای پ)چرا برای تو بنویسم؟!چرا همه چیز شده تو؟!همه چیز پر شده از تو...... تویی که نیستی... که خیالی... که واقعی نیس…