jodi
jodi
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

مهاجرت من...

مدت ها بود فکر مهاجرت افتاده بود تو سرم، هر چی میشد ته فکرم میرفت سمت مهاجرت ،دوست داشتم بزنم بیرون از ایران ، خودم رو زدم به اب و اتیش ، دنبال انواع و اقسام راههای مهاجرت نه مقصد معلوم بود نه هدف، فقط رفتن مهم بود و کندن از شرایطی که داشتم

حالا که برمیگردم میبینم چقدر تصمیم های عجولانه و یهوییم زندگیم رو از مسیرش منحرف کرده حالا نمیشه گفت تغییرات همیشه بد بوده ولی همیشه حتی الان حسرت گذشته تو دلم مونده

اگه الان برگردم به گذشته مطمئنم هیچ وقت از شهر کوچیک و اروم و بی استرس خودم دور نمیشدم هیچ وقت... ولی خب این باگ ادمیزاده که تا تجربه نکنه نمیتونه بفهمه کدوم تصمیم درست و کدوم غلط بوده باید زمان بگذره باید ببینی نتیجه انتخابت چی شده، باید خودت بفهمی سر دوراهی های زندگی کدومش رو اشتباهی رفتی، کدومش رو اشتباهی پیچیدی و زندگیت رو ازین رو به اون رو کردی...

ادامه داره!








مهاجرتدلنوشتهخاطرات منزندگی دور از وطنحسرت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید