دنیا خیلی بزرگ نیست؛
و من کم کم دارم میرسم به دیوارهایش؛
دستانم نزدیکی را حس میکنند.
از ترس برخورد، چشمانم را بستهام؛ یک تاریکی و جهل خود خواسته.
دستانم را به جلو دراز کردهام. نک انگشتانم در انتظار لمس آجرهای دیوار اند.
آهسته قدم برمیدارم.
هرچند خستهام از نرسیدن؛
اما گاهی به تردید میافتم که شاید ارزشش را داشته باشد؛ طی کردن این مسیر را با چشمانی باز و دلی عاری از دلهرهی پایان.
وصال رسیدن نه تنها دلهرهآور... گاهی ترسناک است؛
ترسناکتر از مسیر!
- #کتایون _آتاکیشیزاده
#لمس_دیوارهای_جهان