Khvtiri
Khvtiri
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

قلبی سرخ و سوزان | به قلم محمد خطیری

در هنگام نوشتن به موسیقی TTT (Crosses) - Bitches Brew گوش داده ام و تصویری که مشاهده می فرمایید با استفاده از هوش مصنوعی Copilet ساخته شده است .


خشمی چند هزار ساله مرا ببین

که نسل به نسل چرخیده

ما خاموش نخواهیم شد

حتی اگر چشم هایمان بسته شود


آسمان آبی و خورشید درخشان چشم هایم را نوازش می دهند

قلب مرا لبریز از عشق کرده اند

خواهر عزیزم که مو های سرخش را بافته ام

پدرم که در حال جمع کردن هیزم است

درختی کهنسال که شکوفه های سرخی دارد

من خوشحالم که خانواده ای دوست داشتنی دارم

دگر خواسته ای ندارم

بشکنی زده شد !

چشم هایم را باز کردم

نه این امکان ندارد ...

بهشتی که در یک چشم بر هم زدن به جهنمی سوزان تبدیل شد

آخرین جملات پدرم را هیچ وقت فراموش نمی کنم

پسرم خانواده ات در یک لحظه از جلوی چشمانت محو شده

هم اکنون که از رویای شیرینت بیرون آمده ای

پدرت باید با تورانیان بجنگد

یادت باشد که ایرانیان قلب سوزان دارند

انتقام خون ما را نسل های بعد خواهند گرفت

شمشیر سرخم را به تو می سپارم

اهورامزدا نگهدارت


این متن بصورت فی البداهه به قلم محمد خطیری نوشته شده است .
شعررمانداستانقلبی سرخ و سوزان
ی آدم عادی توی ی دنیای غیر عادی !
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید