Khvtiri
Khvtiri
خواندن ۱ دقیقه·۱۳ روز پیش

وارث خدای خون | به قلم محمد خطیری

در هنگام نوشتن به موسیقی Gzuz - Frisch aus der Trap گوش داده ام و تصویری که مشاهده می فرمایید با استفاده از هوش مصنوعی DreamStudio ساخته شده است .


آنگاه که خورشید به اوج درخشش خود رسید

ما با دست های خون آلودمان آن را به اعماق تاریکی می کشیم

گرمای آن را خواهیم گرفت

سرما را به طبیعت هدیه خواهیم کرد

نور و تاریکی را به خدمت خود خواهیم گرفت


این همه رقص و پایکوبی برای چیست

افراد قبیله به دور کودکی می چرخند

شراب سرخ را می نوشند

کودکی را می بینم از دور دست ها که دست خود را همانند عیسی مسیح به سمت مردم گرفته

دست های خون آلود او مو به تن هر انسانی سیخ می کند

صورت او همانند دیگر قبیله آدم خوارها نیست

آن ها وی را خدای خود می خوانند

صورت پسرک با اشک های خونین تزئین شده

کلمات خاصی را به زبان می آورد

خدای تاریکی را می خواند

پادشاه شیاطین !

دعوت مرا بپذیر

منم فرزند خدای خون

دست یاری بده

تا خدای نور را به پایین بکشیم

پسرک سینه کودکی را شکافت

قلب تپنده بشریت را از سینه او بیرون کشید

آن را در دست خود گرفت

قلب بی ارزش قربانی را به آسمان پرتاب کرد

این هدیه ما به توست


این متن بصورت فی البداهه به قلم محمد خطیری نوشته شده است .
داستانرمانشعر
ی آدم عادی توی ی دنیای غیر عادی !
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید