ویرگول
ورودثبت نام
لیلا جباری
لیلا جباری
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

کسی در من هست...

چیزی در درونم می گرید

و به تمام روزمرگی هایم می خندد

حتی به هدف هایم

آرمان هایم را به سخره می گیرد

زخم هایش را نشانم میدهد

و مرا می گریاند

نه با من رقابت می کند

نه دلتنگم می کند

و نه می گذارد کسی را دوست بدارم!

کسی در من هست

بسیار به عدم نزدیک

و زندگی جز لحظه ای اندک برایش نیست

کسی در من هست بسیار پیر

که پاسخ همه ی سوال ها را از قبل می داند

و لحظه ی بسته شدن نطفه ام را با لحظه ی مرگم یکی می کند

او هیچکس را نمی بخشد

و با کسی نمی جوشد

سکون میخواهد و عشق

کاش بدانم عشق برای او یعنی چه

و چرا زیستن را برایم ابنگونه تنگ می کند؟

کاش!

خودشناسیمشاهدهروانشناسیخوددرون نگری
نویسنده نیستم، اما نمی‌تونم ننویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید