ویرگول
ورودثبت نام
محمدحسین مهدیقلی
محمدحسین مهدیقلی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

/رومئو به زیر میکروسکوپ/

یا

/نگاهی به «چرا عاشق او شدم؟» اثر هلن فیشر/

مصطفی چمران با همسر دوم‌اش اولین بار از طریق نوشته‌های‌شان در یک نشریه در لبنان آشنا شدند: مصطفی با نوشته‌های غاده اشک می‌ریخت و غاده با کلمات مصطفی سیل می‌شد.

همسر امام خمینی از امام نقل می‌کند که وقتی برای اولین بار نام او را شنیده قلبش چنان درهم کوفته شده که دیگر جای تردیدی باقی نمانده بود و او را تبدیل به خواستگار سرسخت دو ساله برای دختری که ندیده بود کرد.

رومئو تنها با یک نگاه ژولیت به او بسته می‌شود و حتی به مرگ اجازه گسسته‌ شدن‌اش را نمی‌دهد.

به راستی چه سری در این مسئله «عشق در نگاه اول» وجود دارد؟

و آیا می‌شود آن را به عنوان یک پدیده جدی و فراتر از افسانه و توصیف شیرین عشاق دانست؟

به راستی چرا ما در برخورد با آدم‌ها از همان اول دچار «یک حسی» می‌شویم که تا ابد برای ادامه رابطه‌مان با آن فرد سرنوشت‌ساز است؟

چرا این برخورد‌ها گاهی در مقابل یک جنس مخالف به چیزی کشاننده بدل می‌شود و سنگ بنای یک پیوند را شکل می‌دهد؟

حتی در سنتی‌ترین ازدواج و پیوند‌ها نیز می‌شود این را دید که نشانه‌ای، یک نشانه کاملا حسی باعث تحت تأثیر قرار گرفتن دو فرد نسبت به هم شده و با تمام این اوصاف آیا می‌شود مسئله علاقه‌مند شدن، عاشقی و طلب را به یک «تقدیر» خشک و خالی گره زد و از کنارش رد شد؟

هلن فیشر، محقق عرصه روان‌شناسی و بیولوژیک در کتاب «چرا او؟» به شرح دقیق این پدیده یعنی عاشق شدن در نگاه اول می‌پردازد.

او معتقد است که هورمون‌ها اصلی‌ترین عامل تعیین کننده پیوند‌ها و گسست‌های ما نسبت به جنس مخالف‌مان هستند چرا که آن‌ها به طور فطری، اساسی‌ترین ویژگی‌های اخلاقی، روحی و روانی ما را تعیین می‌کنند.

در حقیقت اینکه پیوند‌ها را فراتر از نگاه مبتذل امروز در پارادایم بازی زیبای طبیعت ببینیم توجیه بسیار دقیق‌تری برای منقرض نشدن بشریت هوشمند دارای عقل و خرد است.

ازدواج، اولا یک پیوند جسمانی و رابطه‌ای تنانه‌ است و این چیزی‌ست که متاسفانه بسیاری از ما ازش غفلت کرده‌ایم و ازدواج را به مثابه کنکوری برای شادتر زیستن در نظر داریم که دقت بسیار زیاد در آن نجات بخش زندگی ما از رنج و غصه است و این چیزی نیست جز یک دروغ پوچ و بچه‌گانه.

از ازل تا امروز عشق یکی از مهم‌ترین سمبل‌های تپیدن دل، شورش احساس و قلیان عاطفه است و از معدود مواردی‌ست که قلب بر عقل راه نشان داده و پیروز نیز می‌شود.

این کتاب با تشریح طبقاتی ما بر اساس هورمون‌های غالب و شخصیت‌هایی که تحت تاثیر این هورمون‌ها داریم ابتدا به ما می‌آموزد که بیش از قبل به ندای قلب‌مان توجه کنیم و از ازدواج و رابطه بر مبنای هر اولویت اولیٰ غیر از کشش غریزی بپرهیزیم و بعد به ما کمک می‌کند تا این کشش غریزی را شفاف کرده و در کنه کاوش غرایز و هورمون‌های‌مان از هر عامل انحرافی که شرایط‌مان بر ما تحمیل می‌کند بپرهیزیم.

«چرا او؟» یک گام اساسی و یک پاسخ موثر در شناخت خود، دیگری و رابطه‌ایست که بین ماست.

و اینبار نه به امید پیروزی بر طبیعت

بلکه همراهی با او...



عشقرابطهازدواجروانشناسیطبیعت
تغافل کن زمانی، تا ببينم يک زمان رويت...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید