ویرگول
ورودثبت نام
m.m.sinaki
m.m.sinaki
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

یاد تو

خسته میشوم...

می ایستم...

ابر چشمانم لبریز دریا شده است

کلافه و سرگردان

در میان این حال پریشان

ناگهان از سویی یاد تو می‌آید

خستگی هایم را باد می‌برد

و ابرها به شوق عطر حضورت می‌بارند

چه زیباست کلماتم وقتی مخاطبشان تو باشی

تویی که فقط بودنت مرا بس است


وقتی به یادم می آیی

شکرانه ی بودنت مرا از هر نیازی غنی میسازد

از تو ممنونم

ممنونم که یادت را سپر خستگی هایم نمودی

هرچیزی ،حتی درد ها و پریشانی ها..

اگر مرا به یاد تو بیندازند زیبا هستند


تو را بخاطر این یادآوری ها سپاس

یادخداشکرخستگیعشق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید