میدونی چیه دلبر ؟
وقتی آمدی ، به بودنت عادت کردم
وقتی رفتی ، به نبودنت عادت کردم
سخت بود ، تلخ بود ، اشک ، آه و غم بود
اصلی کاری نبود ، آری آری با خودت هستم
تو تویی که ثانیه های عمر مرا مدتهاست با فکر و خیال پر کرده ای
بخند ، بخند دلبرکم
ولی بدان عاشق تر از من برای تو نیست
نه فکر برگشت به سرت نزند که دیگر در خانه دل من جایی نداری ،
این بود ، نبونت یک بار شیشه های خانه ام راشکسته است ،
زهر عشق تو سلول هایم را تلخ کرده است،
این بار نه فقط به تو به هیچ کس اجازه سنگ زدن به شیشه های خانه ام را نمیدهم.
مهدیه پرستش ♡
Shidaii