Mohammadreza Mousaviniya·۲ ماه پیشدنیایی که میشناختیمتو همیشه شجاع بودی، مگر نه؟ حتی وقتی دنیا میخواست تو را بشکند، تو همچنان مقاوم ایستادی. آتشی درون تو بود، ارادهای سرسخت که تو را از دیگرا…
Mohammadreza Mousaviniya·۳ ماه پیشلیوان کریستالی یک ناخدا (داستان کوتاه)داستانی کوتاه، روایتی رازآلود از یک جهنم یا بهشت بی انتها.