ارعه تابستونه، ولی برای من یکی از سخت ترین و پر هیجان ترین روزای عمرم خواهد بود....
امشب، دارم مینویسم که دختری که در اینده هستم اینارو ببینه و بفهمه یه روزایی با اینکه تعطیلات بوده خیلی تلاش کرده،
خیلیییی داره اذیت میشه و به شدت تحت فشاره
میخوام به خودم بگم؛ واقعا اگه ایندت اونی که خواستی نشد نمیبخشمد ... اینده:))
شایدم اصلا براتون مهم نباشه چرا دارم اینارو میگم؛ ولی مهم اینجاست که این روزا برام مهمه و سکوی پرتابن برام
امیدوارم کم نیارم فقط:))
این حسی که میدونم قراره بعدش خیلی خیلیی قشنگ تر باشه؛ برام خیلی خیلیی عجیبه
یجورایی انگار اون قشنگیه به یه مو بنده، اون تار مو اراده و همتته که میتونه راحت پاره بشه و ایندت از پشت بوم با سر بخوره زمین???
لیست ارزوهامو نوشتم و ته ته قلبم مطمئنم سال دیگه این موقع حداقل از یکسال پیش خودم راضی خواهم بود و از خودم تشکر میکنم:)(البته دغدغه های وحشتناک دیگه ای ام میان که حالا بماند و با این گذشت تابستونا هعی دارم یسال به دبیرستان و کنکور نزدیک تر میشم??)
خلاصه که اینبار با بقیه بارا فرق میکنه؛ اخه میدونی چیه، با خودم قول انگشت کوچیکه دادم?? و من هیچوقت زیر قولم نمیزنم
به امید اون روز قشنگه :))
از طرف .... جمعه تیرماه ۱۴۰۲
در پناه خدا باشید و امیدوار??