خاطرات ح.ف·۴ ماه پیشبرای تو....بی سر و سامان تو شد شانه ی سر خورده ی منرنگ بزن بر لب این خنده دل مرده منساکت تنهایی من حرف بزن با شب منشور تماشایی من شعر بخوان با لب منبغ…
خاطرات ح.ف·۵ ماه پیشضامن آهویا امام رضا امیدوارم به زودی در کنار "ح" تو حرمتون از رسیدنمون بنویسم من ایمان دارم که هرچی از شما بخوام میشه
خاطرات ح.فدرنامـهای به تو که نمیخوانی·۵ ماه پیشبرای دورترین نزدیک منمهم نیست چقدر بینمون فاصله اس مهم اینه غم و شادی تو رو تا ابد من زودتر از همه میدونم چون قلبت پیشمه.....
خاطرات ح.ف·۵ ماه پیشصبح میشه این شبهر آدمی یه زندگی خوب و عاشقانه حقشه و کاش همه آدما به حقشون برسن........
خاطرات ح.فدرنامـهای به تو که نمیخوانی·۶ ماه پیشبه وقت 23 سالگیماز اینکه آرزوم بزرگ شدن بودن ناراحت نیستم ولی ازینکه اونجایی نیستم که همیشه تصور میکردم خیلییییییی ناراحتم
خاطرات ح.ف·۶ ماه پیشچیه این عشق؟؟عشق ینی تویی که به خاطرت نفس میکشم تویی که حاضرم جون بدم برای لبخندت و چه خوشبختم که تو شدی عشق من
خاطرات ح.فدرنامـهای به تو که نمیخوانی·۶ ماه پیشحرفام با تویه حرفایی هست که همیشه هست هرچقدرم بگم بازم هست و اونارو مینویسم تا ابد برامون بمونه و بفهمم چقدر راه اومدیم تا خوشبختی
خاطرات ح.فدرنشر یاز؛·۶ ماه پیشتغییر اوضاعکاش اینکه میگن اگه خواسته ای تو دلت باشه ینی توان رسیدن بهش و داری راست باشه و همه امون به خواسته های دلمون برسیم مخصوصا ح جانم