نسترن جلوه‌مقدم
نسترن جلوه‌مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

آینه بشکن!

آینه بشکن!
خورد شدن را تحمل کن
تکه هایت را جمع کن
نگاه در تک آینه درد دارد
هزار تکه شدنت و هزار بار دیده شدن زجر می‌دهد
خودخواهی را برهان
این بار خودت را وارونه نشان بده
شاید دوست داشتنی شدی
زنگار روح را در تو دیدن همچون به قفس کشیدن پرواز است
بشکن تا عظمت خیال هم بشکند
دیدن نقص، ایراد نبود وقتی همه شبیه گلی بی‌برگ بودند
بشکن تا خود را در تلألؤ چَشم معشوق بی‌نقص ببینم
بشکن تا نگاه بی‌سود خرده گیران بر مذاقم تنگ نیاید
بشکن تا تصور بال فرشته را با خود بر گور آرزو نبرم
آخ آینه! کاش هیچگاه جیوه‌ی روحت این طناب آرزو را بر گردن بشریت نمی‌انداخت
?️نسترن جلوه‌مقدم


نوشتنشعرویرگولآینهغرور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید