Rez"·۹ روز پیشبرای تو که نمیخوانی« یک روز معمولی »نزدیکای رفتن بود ، مثلِ همه روزای عادی اماده بودم که چند قدم مهمون خیابون شم . اَز جیب سمت چپ ؛ کنار یادداشتای پاره و بی ز…
Rez"·۱۰ روز پیشم ب ه منوع مبهمی از تنهایی وجود داره که میدونی با وجود ادمای اطرافت ، یا حتی جدید ، برطرف شدنی نیست . انگار ته یه چاه عمیق و تاریک گیر کردی و آزاد…
Rez"·۲ ماه پیشتماشاگرصدات زدم نزدیکم . نزدیک تر از سُرمه به چشات ؛ خون به رگات ، من فقط گفتم نزدیکم ، نشنیدی . بلد نبودی ، نه نزدیکی و نه بودنو . دفترام از تو…
Rez"·۷ ماه پیشلعنت به این خود آزارقندامو جوییدم . صدای له شدنش زیر دندونای پوسیدَم شعر تموم شدن بود . زیر لب می گم به لب بی خنده دندون حرومه . حواسم پرت و چاییم سرد شد . م…
Rez"·۹ ماه پیشتولدچهار فصل دیگه گذشت ، پاییز قشنگم همینطور .همچنان بر اینم که به این قرن تعلقی نداشتم و نخواهم داشت ، و این که اخر اسفند و اول فروردین یه دنی…
Rez"·۹ ماه پیشعطر توامروز برف اومد و بوی عطر شالگردنتو تا اینجا اورد ، گرم و تلخ ، مثل طعمِ اعتیاد اور قهوه ای که اول صبح، زیر لبای شیرینت قایم می کردی . مست…
Rez"·۹ ماه پیش&نمی دانم کدام پرنده ندا سر می دهد ، دلنشین است . انگار می گوید صبح شده ؛ از روی تختت بلند شو و خودت را گردگیری کن . زیر هزار لایه خاکی که ر…
Rez"درنامـهای به تو که نمیخوانی·۹ ماه پیشگمشده ات در زمانهزار و سیصد و پنجاه بود ، تو نبودی و من ، گمشده بودم توی زمان ، پنجاه سال رفتم عقب تا دیگه دلتنگت نشم. تو خیابونای شیراز قدم بر می داشتم ،…
Rez"·۹ ماه پیشمتنی برای هیچبه جواد گفتم برای گفتن این حرف ها دیر شده .اکنون همه چیز تمام شده ! و عمرمان در مسیر پر از شیب می گذرد و من از روی پشت بام چهل سالگی به زو…