سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتشروع داستان – پارت ۱:آوا در کوچههای خاکی محلهشان در حال رفتن به مدرسه بود. درختان خشکیده کنار خیابان، خانههای قدیمی که سقفهایشان سوراخ…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتپارت ۹ – وقتی همهچیز از کنترل خارج میشودچند روز از ماجرای کتابخانه گذشته بود. آریا، با تمام غرورش، ساکتتر از همیشه شده بود. آوا اما، بیش…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتپارت ۷ – دختری از جنس سکوتآوا هیچوقت از گذشتهاش حرف نمیزد. برای خیلیها،دختری بود که زیادی جدی رفتار میکرد، اهل شوخینبود، و بیشتر وقته…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتپارت ۵ – آغاز یک مکالمهزنگ آخر با صدای خستهکنندهای به پایان رسید. دانشآموزها مثل همیشه با هیاهو از کلاس بیرون زدند. آوا اما، همیشه چند د…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتپارت ۴ – گذشتهای که پنهان نمیماندشب از نیمه گذشته بود، اما خواب به چشمان آریا نمیآمد. از وقتی به این مدرسهی جدید آمده بود، احساس خفگی م…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتپارت ۳ – اولین برخوردآوا سعی میکرد به آریا فکر نکند، اما انگار نمیشد. حضورش در مدرسه چیزی نبود که بتوان نادیده گرفت. همه دربارهاش حرف می…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتپارت ۲ – دنیای متفاوتآوا هرگز فکر نمیکرد که یک روز در مدرسه، چشمش به کسی بیفتد که انگار از دنیایی دیگر آمده.آریا، پسری که نگاهش سرد و بیح…
سلوی فرجیان·۴ ماه پیشسکوتشروع داستان – پارت ۱:آوا در کوچههای خاکی محلهشان در حال رفتن به مدرسه بود. درختان خشکیده کنار خیابان، خانههای قدیمی که سقفهایشان سوراخ…