تصور کن شرایطی ناگهانی پیش بیاید که نتوانی دو هفته پایت را از خانه بیرون بگذاری و اجازهٔ تنفس هوای آزاد را حتا برای یک دقیقه هم نداشته باشی.
شاید با خود بگویی:عالیه! اتفاقن نیاز دارم که چند روزی برای خودم باشم تا به کارهای عقب افتادهم رسیدگی کنم و یکم به خودم استراحت بدم.
اما یک سؤال:
در آن دو هفتهای که در خانهات محبوس هستی، تکلیف زبالههای آشپزخانهات چه میشود؟
چگونه طی ۱۴ روز زبالههای تلنبار شده در خانه را مدیریت میکنی؟
یک راه حل میتواند محدود کردن خود در استفاده نکردن از مواد غذاییای باشد که شیرابه تولید میکند. اما آیا این بهترین روش برای رویارویی با بحرانی زبالهزده خواهد بود؟
در ابتدای تصویرسازی، این موضوعِ چندان مهمی نخواهد بود و ذهن ما همان اول سراغ این مسئله نمیرود.
اما اگر بخواهیم تصور عمیقتری داشته باشیم خواهیم دید که غم فراق ماشین حمل زباله بسیار بیشتر از یک غم، و در حد یک معضل اساسی است.
حالا اگر این انبار زباله به جای آشپزخانه در ذهن ما باشد چه؟ بدیهی است که زیست ذهنی ما همچون زیست فیزیکی ما با تولید زباله عجین است.
اصلن همین آشغالزایی یکی از علائم حیات ماست. به عبارتی، آشغال تولید میکنم پس هستم!
پس با زبالههایی که طی هفتهها، ماهها و گاه سالها در ذهنمان انباشته میشود چه میکنیم؟
یکی از بهترین روشها برای تخلیهٔ سطل آشغال ذهنی، یادداشتبرداری روزانه است. باید در طول روز مدام دست به قلم باشیم و زبالههایی که ذهنمان بیوقفه در حال تولید کردنش است را روی کاغذ بیاوریم.
درست است که همیشه سرعت تخلیهٔ ذهنی ما از سرعت تولیداتش چندین برابر عقب خواهد ماند؛ اما اگر خود را کنار نوشتن نگه
داریم و آن را به عضوی جداییناپذیر از زندگانی خود تبدیل کنیم، میتوانیم به رسیدن روزی امیدوار باشیم که در آن سرعت تولیدات و تخلیهٔ ذهنمان به هم نزدیک خواهد بود.
روزی که میتوانیم در یادداشتبرداریهای روزانهمان انواع چرخههای بازیافتی را نیز به کار ببندیم، آن روز متوجه خواهیم شد که لابهلای تمام خزعبلاتی که نوشتهایم چه سنگهای ارزشمند، و چه دانههای تازهای وجود دارند که منتظر صیقل خوردن و کاشته شدن توسط ما هستند.
پس بیایید همین حالا با هم یک تمرین انجام دهیم. کاغذهایمان را روی میز پهن کنیم و سطل آشغال ذهنمان را روی آن چپه کنیم.
میتوانیم با طرح این سؤال بیاغازیم:
آشغالترین افکاری که در همین لحظه مزاحم کار من میشوند کدام هستند؟
آیا میتوانم از آنها فهرستی تهیه کنم؟
پینوشت: این متن برای بار اول در سایت اهل نوشتن منتشر شد.