دکلمه: مصطفی سراب زاده
عکس: بانو شاعره اسمر شجاعان خراسانی
مرکز بانوان سرپرستان خانوار و ...
.............................
گاهی کلاه دوره دار می زاشت
گاهی کت شلوار فاستونی و یه یقه پیراهنی
گاهی وقتی برمی گشت خونه
گوشه ی لبش زخمی بود
و
دکمه ی پیراهنش که نبود
گاهی به جای مانتوی مثلثی انگلیسی
پالتوی جنگی و شلوار شیش جیب به تن می کرد
سر حرف هرجا که باز می شد
دست به کمر قول مردونه می داد
گاهی
وقتی زنگ می زد
همان سایه ی بلند پشت در
برای آرامش حیاط و خیال من کافی بود
می دانی
به احترام او دگر خانه یاد گرفته بود
خودش مادرانه هایش را انجام دهد
و
پدرانه هایش
که از تولد دوباره ی یک مادر بود... /.
و پدرانه هایش
...........................
که از تولد دوباره ی یک مادر بود