مقدمه_"زندگی در شرایط سخت و در کنار آن رعایت نظم و انضباط و دیسیپلین نظامی ،آنگاه که افق نگاهت تکراری ست و جز یک منظرۀ تکراری چیز دیگری نمیبینی،بیابان و بیابان و بیابان ،آدمهای تکراریِ اطرافت و شب و روز چشم دوختن به دور دستها و منتظر اتفاقی ناگوار بودن و در همین حال که دستت از زمین و آسمان کوتاست رسیدن خبری ناخوشایند و نگران کننده از خانواده و...
همۀ این مسایل بار روانی سنگینی دارد که بر دوش عزیزان مرزبان سنگینی میکند و گاهی متاسفانه منجر به فاجعه میشود."
خبر رسید در یکی از پاسگاههای مرزی ، سربازی بر اثر فشار روانی اقدام به تیراندازی به اطراف نموده و در نهایت با یک گلوله به زندگی خود خاتمه داده است.
برای بررسی موضوع به سختی به محل مذکور رفتیم ، پیکر سربازی که خودکشی کرده بود غرق در خون بر بالای برجک افتاده بود. در نگاه اول مشخص شد که گلوله چانه و قسمتی از گلو را دریده است و سوراخی به قطر یک گلوله هم در بالای فرق سر ایجاد نموده است. با توجه به اینکه گلوله هنگام خروج از بدن پارگی ایجاد میکند و در محل ورود فقط سوراخ کوچکی بجا میگذارد تمام نظرها متوجه این موضوع شد که نامبرده خودکشی نکرده بلکه شخص دیگری از بالای سر به او شلیک کرده است .اما اظهارات شهود عینی دال بر این بود که متوفی لوله اسلحه را زیر چانه اش گذاشته و شلیک نموده ، بنابر این جهت اثبات قضیه بایستی گلوله بعد از خروج از بدن در کف برجک فرو رفته یا کمانه کرده باشد که در آن صورت هم باید اثری به جا میگذاشت.
متاسفانه پس از گشتن زیاد اثری از گلوله پیدا نشد و برای شناسایی قاتل مجبور به بازجویی بیشتر و اصولی تر از افراد شدیم که البته بی نتیجه بود .
در نهایت چاره ای نبود بایستی به متخصصین متوسل میشدیم لذا از یک کارشناس سلاح و مهماتِ کاربلد دعوت بعمل آمد تا مورد را بررسی و نظر خود را ارائه نماید.
ایشان بعد از بررسی جنازه و آثار و علایم موجود در آن اظهار کردند متوفی با گذاشتن لولۀ سلاح به زیر چانه و شلیک یک گلوله خودکشی کرده است.
کنجکاو شده و از ایشان سئوال کردیم :"چگونه به این جواب رسیده اید؟"
گفت:" پارگی چانه و قسمتی از گلو چنان مینماید که گلوله از چانه خارج شده در حالیکه چنین نیست و این پارگی که در چانه به وجود آمده بدلیل چسبیدن لولۀ تفنگ به آن بوده و چون لوله کاملا به چانه چسبیده گاز باروت که بر اثر شلیک ایجاد شده و به دنبال گلوله از لوله خارج میشود جایی برای خروج نداشته در نتیجه به مانند موج انفجار عمل کرده و از سوراخ ایجاد شده توسط گلوله ، وارد چانه شده و آن را دریده است و از سوی دیگر گلوله که مسافت ناچیزی ( حدود 25 سانتیمتر )را فقط در یک میکروم ثانیه تا فرق سر طی کرده مجالی برای دَوَران نداشته و قبل از اینکه حالت دورانِ انتقالی پیدا کند ( که علاوه بر چرخیدن به دور خود ، در مدار کوچکی هم میچرخد و این مدار رفته رفته بزرگتر میشود) از فرق سر خارج گردیده لذا در خروج از بدن فقط سوراخی به قطر خودش ایجاد نموده و علت عدم پیدایش گلوله هم اینست که گلوله پس از خروج از سر وارد فضای باز شده و احتمالا یکی دو کیلومتر آنطرف تر بر زمین افتاده که در این بیابان پیدا کردنش تقریبا غیر ممکن است..!