Kitty·۱ ماه پیشپارت ششم عشق مافیابعد از اینکه از خواب بیدار شدم، ایلیا را کنار پنجره اتاقم دیدم. قلبم یخ زد. دستهایش خونآلود بود و نگاهش پر از درد و رمز و راز.یونا: ایلیا…
Kitty·۱ سال پیشمعرفی خودمسلام خوبید من الیانا هستمدخترم17سالمهمن عاشق نوشتن هستم میخوام همه چیزی که من میبینم رو ببینن و میوه مورد علاقه من انار و انبه استرنگ مورعل…
Kitty·۱ سال پیشعشق مافیا1داستان دختری به اسم یونا که وقتی از مدرسه اش اومد که چند تا مرد جلوی خونش بودن بعد از اون اتفاقات زندگی یونا از این رو به این رو شده