اغلب، پیش از این که فرصتی برای رشد در زمینه های جدید بیابیم، نیاز داریم بین خود و گذشته مان، فاصله ای ایجاد کنیم. اما اغلب مردم، به سختی می توانند گذشته را رها کنند. معمولا آن را با خود حمل می کنند ، دائماً در مورد آن نشخوار فکری می کنند و اجازه می دهند تأثیر زیادی در نحوه زندگی آنها در لحظه حال داشته باشد.
مطمئناً گذشته همیشه چیزی خواهد بود که شما را تا حدی تحت تأثیر قرار می دهد. بخش بزرگی از کسی که هستید و آنچه آموخته اید، فرازی از تجربیات گذشته ی شما است. با این حال ، اگرچه گذشته ممکن است بر آینده شما تأثیر بگذارد ، اما می تواند آن را دیکته نکند. و لازم نیست چیزی باشد که همیشه و هر کجا که بروید شما را تعقیب کند.
اما می توانیم فضایی بین خود و گذشته ایجاد کنیم که به ما امکان رشد جدیدی را بدهد. ما این کار را با ایجاد نوعی فاصله گذاری روانشناختی انجام می دهیم ، که به نوعی ایجاد یک ادراک ذهنی است که ببینیم آن چیزهای چقدر از واقعیت کنونی ما دور هستند. هرچه بتوانید بین خود و گذشته خود فاصله بیشتری ایجاد کنید ، حرکت در این زمینه آسان تر است و به بهترین شکل به سمت آینده گام بر می دارید.
در ادامه، راهکارهایی برای انجام این کار معرفی کردم:
یک راه عالی برای ایجاد فاصله روانشناختی این است که تصور کنید از منظری بیرونی به یک واقعه نگاه می کنید. مثلا به تجربه بدی که برای شما اتفاق افتاده است فکر کنید. حال تصور کنید که در سالن سینما نشسته اید و این اتفاق را روی صفحه می بینید. با آن بازی کنید - آن را به عقب برگردانید ، به سرعت به جلو منتقل کنید ، به صورت معکوس تماشا کنید یا با سرعت فوق العاده آهسته یا فوق العاده سریع آن را تماشا کنید. با رنگ ها هم می توانید بازی کنید. وقتی آن را سیاه و سفید یا رنگی مجسم کنید ، در حافظه تان چه حسی ایجاد می کند؟ مثلا اگر این فیلم را مانند یک فیلم قدیمی صامت دهه 1920 بسازید ، چه می شود - آیا هنوز هم همان احساس را دارد؟ تصور کنید هنگام تماشای آن پاپ کورن می خورید ، یا فقط تصور کنید که از خواب بلند شده و از سالن سینما بیرون می روید. شخصیت روی صفحه دیگر شما نیستید.
با این تمرین، شما "فاصله" بیشتری را بین خود و تجربه ایجاد می کنید. شما به جای اینکه آن را از دیدگاه اول شخص بخاطر بسپارید ، از منظر شخص سوم آن را تماشا می کنید. این کمک می کند تا حافظه شدت کمتری داشته باشد و با هویت شخصی شما کمتر ارتباط داشته باشد.
به روشی مشابه ، مطالعات نشان می دهد که در صحبت کردن با خود به صورت سوم شخص، قدرتی وجود دارد. این روش دیگری برای ایجاد دیدگاه "خارجی" بیشتر بین تجربیات گذشته و فعلی شماست. یک روش جالب دیگر برای تحقق این امر این است که به "صدای درونی" منفی خود یک نام دهید.
هر بار که خاطره ای از گذشته را مرور می کنید ، با افزودن اطلاعات جدید ، یا دیدگاه جدید یا احساس جدید ، کمی آن را تغییر می دهید. مهم است که به یاد داشته باشید که هر یادآوری یک قابگیری مجدد است - خاطرات ما انعطاف پذیرتر از آن است که تصور کنیم. وقتی شروع به دیدن چیزها از یک "منظر بیرونی" می کنید ، نه تنها فاصله روانشناختی بیشتری ایجاد می کنید ، بلکه خود را در موقعیت بهتری قرار می دهید تا از تجربه یاد بگیرید و به جلو بروید.
یک راه آسان و عملی برای ایجاد فاصله روانشناختی تغییر محیط است. با مکانی شروع کنید که بیشتر از همه شما را به یاد گذشته شما می اندازد - اتاق خواب ، اتاق نشیمن ، دفتر یا هرجای دیگر. سپس روی تغییر آن کار کنید - تزیینات جدید ، افزودن تصاویر جدید ، جابجایی مبلمان ، رنگ آمیزی دیوارها به رنگ دیگر ، تهیه فرش جدید و غیره.
همه چیز را به هم بریزید و مرتب کنید و از شر هرچیزی که یادآور آن دوره از زندگی شما است، خلاص شوید. تمیز کردن به خودی خود می تواند بر روی ذهن تأثیر پاکسازی نیز بگذارد و احساس "شروع تازه" یا "آغاز جدید" را ایجاد کند.
موسیقی ای که روزانه گوش می دهید قسمت دیگری از محیط شما است که می توانید تغییر آن را در نظر بگیرید. ما اغلب یک گروه ، آهنگ یا آلبوم خاص را با یک دوره زمانی خاص در زندگی خود مرتبط می کنیم ، بنابراین جستجوی موسیقی جدید می تواند به شما کمک کند فصل قبلی زندگی خود را "ورق بزنید" و فصل جدیدی را آغاز کنید.
یک گزینه پربهاتر این است که زندگی خود را "هارد ریست" کنید ، مثلا به یک جای کاملاً جدید نقل مکان کنید یا شغلتان را تغییر دهید. ایجاد فاصله فیزیکی یکی از سریع ترین راه ها برای شروع ایجاد فاصله روانشناختی است ، اما من فقط آن را به عنوان "آخرین گزینه" توصیه می کنم. با انجام این کار ، ایجاد یک محیط جدید می تواند به نمادی قدرتمند برای آغاز فصلی نو در زندگی شما تبدیل شود.
جستجوی فعالانه تجربیات جدید یکی دیگر از راه های عالی ایجاد فاصله روانشناختی است.
یکی از روش های ما برای چسبیدن به گذشته این است که چیزهای جدید را امتحان نکنیم. ترجیح می دهیم در خانه هایمان بمانیم ، از همان مکان ها بازدید کنیم و همان روال را دنبال کنیم. این ما را در همان الگوهایی نگه می دارد که یادآور گذشته ما هستند.
یک سرگرمی جدید یا یک رابطه جدید می تواند وضعیت فعلی زندگی شما را کاملاً تعریف کند و شما را در برابر تمام احتمالات جدید برای آینده گشوده کند. تمرکز خود را بر ساختن خاطرات جدید برای آینده بگذارید ، نه اینکه فقط به خاطراتی که از قبل دارید بپردازید.
اغلب اوقات بهترین راه برای پیش رفتن این است که خود را فعال نگه دارید. جمله مشهوری از وینستون چرچیل می گوید "اگر از جهنم عبور می کنید ، به راه رفتن ادامه دهید." خود را به روشی سالم و سازنده فعال نگه دارید. فقط خودتان را مشغول نکنید ، بلکه به یادگیری ، رشد و تعالی فردی ادامه دهید ، حتی اگر این به معنای خارج شدن از "منطقه امن" شما و بررسی جنبه های جدیدی از خودتان باشد. شما هرگز نمی دانید چه "چیز جدیدی" پیدا می کنید.
کارل یونگ گفت: "به تجربه من ، من دریافته ام که راه حل های همه مشکلات سخت و دشوار زندگی از طریق هر شکلی از هوشمندی یا زیرکی نیست. آنها به سادگی با گذر کردن حل می شوند. "
زمان اغلب زخم ها را التیام می بخشد. همانطور که شما به رشد خود ادامه می دهید و زمان می گذرد ، طبیعتاً فاصله روانشناختی ایجاد می شود.
بیشتر تغییرات در زندگی ما آهسته و تدریجی است ، فقط زمانی که بعد از 5تا 10 سال متوقف می شویم و به عقب نگاه می کنیم ، متوجه می شویم که امروز زندگی ما تا چه اندازه متفاوت شده است.
به همین دلیل ، یادآوری چیزهایی که در زندگی شما تغییر کرده اند ، بسیار مهم است. این می تواند به ایجاد فاصله روانشناختی کمک کند ، زیرا باعث می شود شما از "فاصله" ای که قبلاً طی کرده اید اما هنوز آن را تأیید نکرده اید، آگاه تر شوید.
پنج دقیقه وقت بگذارید و فقط سه شیوه هر چند کوچک که به واسطه آن زندگی شما در یک سال گذشته تغییر کرده است را یادداشت کنید - مقایسه کنید که زندگی شما در گذشته چگونه بوده و اکنون چطور است. همه چیز در زندگی دائماً در جریان است و همه چیز به واقعیت "این نیز خواهد گذشت" محدود می شود. بپذیرید که زندگی قبلاً تغییر کرده است و تغییر خواهد کرد.
یکی از یادآوری های مورد علاقه من این است که "ببین چقدر سفر کرده ای، نه این که چقدر از راه باقی مانده". این یک راه کوتاه و شیرین برای ایجاد فاصله روانشناختی بیشتر بین شما و گذشته شماست.
سعی کنید تصویر کاملی از زندگی خود (گذشته ، حال و آینده) را ببینید ، نه اینکه فقط روی یک فصل تمرکز کنید که احساس می کنید کل زندگی شما را تعریف می کند. هرچه بیشتر بتوانید "زوم" کنید و تصویر بزرگتری را در پشت زندگی خود مشاهده کنید ، هر یک از رویدادهای مهم کوچک تر به نظر می رسند.
در نهایت ، فاصله روانشناختی براساس درک ذهنی ما است. این فاصله ای است که در ذهن شما ایجاد می شود ، نه در دنیای فیزیکی.
وقتی می خواهید یک تغییر عمیق در ذهنیت خود ایجاد کنید ، اغلب مفید است که از قدرت نمادها و استعاره ها استفاده کنید. یک نماد جدید می تواند به شما کمک کند معنای جدیدی به زندگی اضافه کنید. استعاره جدید می تواند دیدگاه شما را نسبت به هر موقعیتی کاملاً تغییر دهد.
نمادی که من در گذشته برای ایجاد فاصله روانشناختی بین خودم و گذشته ام استفاده کرده ام "عبور از میان یک در جدید" است.
زمانی بود که من واقعاً دل شکسته و درگیر رابطه قبلی زندگی ام بودم. هر کاری انجام می دادم ، احساس می کردم از نظر ذهنی نمی توانم خودم را از رابطه "جدا" کنم حتی اگر می دانستم که از لحاظ منطقی مدت هاست که به پایان رسیده است.
تمرینی که برای ایجاد فاصله شروع کردم ، تجسم خودم در حال قدم زدن از دری جدید به دنیای جدید بود. من با تجسم شخصی که هنوز به او وابسته بودم شروع کردم. سپس به آن شخص پشت می کردم ، از او دور می شدم و از دری زیبا ، درخشان و براق که نمادی از گشودن "یک فصل جدید" است ، وارد می شدم.
پشت این در زیبا ، علفزاری باز با آفتابی تابناک و گلهای زیبا و حیات وحش وجود داشت. برای من ، این نماد "فرصت های آینده" بود و به من یادآوری می کرد که هنوز زندگی بیشتری برای کشف کردن و لذت بردن وجود دارد.
کل تمرین در اول شخص اتفاق می افتد ، بنابراین می توانید مستقیماً آن را از طریق چشمان خود تجربه کنید. این متفاوت از تمرین "سینما" است که در بالا ذکر شد که به صورت سوم شخص انجام می شود. برای آینده ای روشن می توانید از هر نمادی که می خواهید استفاده کنید. ایده اصلی این است که از این در ذهنی عبور کرده و به سمت احساس و امید جدیدی نسبت به آنچه زندگی هنوز برایتان در بر دارد ، حرکت کنید.
مقاله از استیون هندل