ابتذال یارِ غار رفته بود اما هنوز گرمای آغوشش رو حس میکردشایدم تَوَهُم زده بوداین گرمایی که حس میکرد گرمای آغوش اون نبود بلکه گرمای دودکش بخاری زیرپاش بود.…
من عوض شدم یا برف دیگه قشنگ نیست؟ بچه که بودم عاشق برف بودم. عاشق سکوتی که موقع بارش برف همه جا رو پر میکرد. همین که ننه سرما دامن سفیدش رو آروم آروم پهن میکرد رو زمین، پرن…
چه نسبتی با هم دارین؟ عینکش رو که در آستانه سقوط از سراشیبی دماغ باریکش بود هل داد به سمت بالا. چشماش رو ریزتر کرد تا بهتر ورندازمون کنه. پرسید: "زوجین؟" اومدم ب…
پسرم، بزرگ باش و بزرگ بمان وقتی دنیا اومدی. دنیام یک رنگ دیگه شد. یک رنگ عجیب دوست داشتنی که تا اون روز هیچ وقت تجربه ش نکرده بودم. روزها تند و تند می اومدن و میرفتن…
وای خدایا نکنه رویای من کرونا بگیره؟؟؟ خیسِ خیسم. تنم درد میکنه. سردَم. نفسم بالا نمی آد.اصلا هر چی حسِ گوهِ، توی این دنیاس اومده سراغم.نکنه کرونا گرفته باشم؟نه بابا کرونا کجا بو…
بوی مرگ می آد، بوی زرشک پلو و بوی تعفن دموکراسی تمام بدنم داره میلزره. بوی مرگ می آد. بوی زرشک پلو.آخه چرا من؟؟ این تقدیرِ لعنتی چی بود که نصیبِ منِ مادر مرده شد!؟پام چقدر درد میکنه. این…
پیرمرد دستفروش چهارراهِ حیات و معامله تنازعِ بقا نیمه شب و تاریکیشهری به خواب رفتهخفتگانی غنوده در بسترهای سخت، تکراریوپیرمردی ایستاده بر سر چهار راه حیاتوباز هم جدالجدالی دیگربرایبودنوآنچ…
دهن کجی فاصله طبقاتی به اندیشه ناب سعدی: آی ملت، من خونم از شما رنگین تر چون... خیلی وقت سر چهارراه ایستادم. اما خبری از تاکسی نیست که نیست. دیگه هوا حسابی تاریک شده و چهار راه خلوت. فقط من همچنان چشم انتظار موندم…