سلام و شبتون آروم
روز دوم هم به سلامتی و میمنت و با کسب امتیاز ۹۰ پشت سر گذاشته شد. روز مفیدی بود به نظرم. دیشب که خوابیدم، انگار ریست شدم و صب دیگه از موضوع دیروز ناراحت نبودم. بس صبونه رو زدم. بوکمارک نیمه کارمو تموم کردم و بعدش رفتم سراغ کتاب.
۱۳:۳۰ دقیقه بعدازظهر
رفیقی دارم که هر هفته آنلاین با هم کتاب میخونیم. یکی از بهترین تجربههای کتاب خونیم بوده تا حالا. اولش یکم گپ میزنیم و از هفته و روزمون میگیم بعدم یه صفحه یه صفحه و نوبتی میخونیم. اگه کلمه یا اصطلاحی رو بلد نباشیم سرچ میکنیم و گاهی حین خوانش درباره مطالب کتاب حرف میزنیم. و چون بیشتر از ۳۰ صفحه نمیخونیم (غیر امروز که بیشتر خوندیم تا تموم شه) داستان تا مدتها با جزئیات تو ذهنمون میمونه.
امروز کتاب "همسایهها" رو تموم کردیم. هر جا اسمی از زندان و مادر و تهدید و ارعاب بود، بغض ميومد بيخ گلومو من هی قورتش میدادم. وقتی کتاب "داستان یک شهر" رو تموم میکردیم گریه امونم نداد و چند صفحهشو نخوندیم، هنوزم جرات ندارم اون بخشو بخونم. تلخی بعضی چیزا تا ابد فراموش نمیشه.
کتاب بعدی "زمین سوخته" است، که از دو هفته دیگه شروع میکنیم.
یکی از مواردی که خیلی میتونه رو کم و زیاد شدن وزن تأثیر بذاره نوع انتخابهای به ظاهر کوچیکمون هستن.
انتخاب شما کدومه؟
موقع پیادهروی هم این کتاب صوتی رو شنیدم. نظر خاصی در موردش ندارم، شاید چون لازمه نیم ساعت آخرش رو دوباره بشنوم.
به نظرم تازگیا طلوع و غروب خیلی قشنگ شدن. یا از اولم قشنگ بودن فقط من نمیدیدم!
این سالاد مزه فوقالعادهای داره.
پیازقرمز_گوجهفرنگی_خیار_تربچه_شوید_گشنیز_نمک_لیموترش
با کمی ماست معرکهست.
۲۱:۱۰ دقیقه شب
الان متوجه شدم ۴ ساعت کارم هیچ شده و باید از نو انجامش بدم. دوباره کاری از بدترین چیزاست. چون میدونم اگه الان انجامش بدم گند میزنم بهش، کلا ولش کردم و موکول میشه به فردا. الان کارای مورد علاقم رو انجام میدم که بشوره ببره.
۲۳:۰۵ دقیقه شب
باید زود بخوابم فردا باشگاه و کلی کار دارم. دیر شده.
شبتون_ماه🌙
اااا داشتم متن رو چک میکردم که ببینم غلط نداشته باشه فهمیدم صبونه رو نذاشتم😁🤭
خب دیگه بدرود...