سبا بابائی·۷ روز پیشتو رو ندیدن سختهیه لحظه چشام تار میشه، تصویر آدمای اطرافم محو میشه. ولی همون یه لحظهست، مثل همیشه بغضمو فرو میدم و تصویر شفاف و صاف میشه. بدون اینکه ت…
سبا بابائیدراتاقک زیر شیروانی ذهن·۱۰ روز پیشچرا گاهی وقتا از خودم دور میشم؟چرا یادم میره دنیا واقعا دو روزه... (حالا دو روز که نه ولی قبول کنید که خیلییی کوتاهه). چرا اجازه میدم مسائل پیش پا افتاده اذیتم کنن؟ مگ…
سبا بابائی·۱۲ روز پیشخاطرات سفر به اصفهان، بخش دوم "آشنایی"حوالی ظهر بود. تنها تو اتاق هتل نشسته بودم. موزیک روی تکرار بود و خواننده داشت میخوند: عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم اکن…
سبا بابائی·۱ ماه پیشخب بیاید ببینیم چه خبره!چیزی به اتمام، اولین ماه پائیز باقی نمونده. به جز دو سه روز که حسابی هوا خوب و خنک و بهتره بگم سرد شده بود، باقی روزها گرم بوده تا امروز. ا…
سبا بابائی·۲ ماه پیشپاییز و برنامههای منعاقبت پاییز از راه رسید :))))قبلا هم گفتم من عاشق شنبههام...چرا؟چون برای من شنبهها روز از نو شروع کردنه، روز ادامه دادن و ساختن... پاییز…
سبا بابائیدرسفرنامهها·۳ ماه پیشاین یک سفر معمولی نبودسشنبه بود و دلم یک آخر هفتهی خفن میخواست. گفتم برنامهریزیش با تو... فرقی هم نداره هر تصمیمی گرفتی من پایهتم. گفت میتونیم یه تور بگیریم…
سبا بابائی·۳ ماه پیشبازم نشد :)از فیلم دیشب نگم بهتره چون اینطور فیلما اصلا تو علاقمندیهای من جایی ندارن و بیشتر از جهت همراهی با جمع میپذیرم که برم. _خجالت نکش ۲_تقریب…
سبا بابائی·۳ ماه پیشچالش ۴۰_۴در نهایت حوصله سررفتگی اول صبح که نمیدونم از کجا پیداش شده، نشستم به کار... اون قدیما تا به مامانم میگفتم حوصلم سررفته میگفت پاشو ظرفارو…
سبا بابائی·۳ ماه پیشچالش ۴۰_۳تو مجلس ختم نشستم. خیلی گرمه و دارم فکر میکنم از کجا شروع کنم. از دیروز صورت پدر خانومی که مرحوم شده از جلو چشمام کنار نمیره. صحنهی دردنا…