درود دوستان
امیدوارم که حالتون خوب باشه
اما اینبار خدممتون رسیدم با یک غزل
امیدوارم که از نوشته های بنده راضی باشید و حتما نظر یا پیشنهاداتتون رو برای بهتر نوشتن برام بنویسید که با دل و جون پذیرا هستم
ایام به کام
هر چه بر ما می زنند از قوم و خویشان می زنند
طعنه بر این چهره ی سرد و پریشان می زنند
صحبت از آنها نکردم ، گر شدم بالای دار
لیکن آنها صحبتم را بار نیسان می زنند
همچنان بیمار خواب آلوده من بی حس شدم
چون که آنها تیشه بر ریشه فراوان می زنند
جملگی خنجر به قتلم بسته اند و در کمین
حرف زهر آلود خود بهتر ز رندان می زنند
هست محدودی ز آنها که هنوز از بهر من
هر چه گویند از برایم با دل و جان می زنند
#حسین_شالو