نیما·۲ ماه پیش☕️ یه عصر پاییزی، توی یه کافهی دنجرفقا دور یه میز چوبی نشسته بودن، بخار قهوه بالا میرفت و صدای موسیقی ملایمی پخش میشد.وسط حرفزدنها، نیما گوشیشو برداشت، یه استوری از یه پ…
نیما·۲ ماه پیشخود خودمان بودن، سخت ترین و سودمند ترین تصمیم دنیاستما معمولاً فکر میکنیم اگر خودمان را شبیه دیگران کنیم، دنیا راحتتر با ما کنار میآید.در کوتاهمدت شاید درست باشد.جامعه با آدمهای قابلپیش…
نیما·۲ ماه پیشحواست کجاست وقتی گاز میگیری؟گاهی وسط غذا خوردن، بیهیچ دلیلی، زبونت را گاز میگیری.نه چون ناشی هستی، نه چون تازهکار. فقط چون لحظهای حواست میرود.و دردش، هرچند کوچک،…
نیما·۲ ماه پیشنما؛ تصمیمی فردی یا بخشی از استراتژی شهری؟ داستان یک پیادهروی ساده و چند پرسش درباره آینده شهرهاپنجشنبهی هفته گذشته بعد از مدتها فرصتی شد تا به مرکز شهر بروم. هوا پاییزی بود؛ آفتاب ملایم، نسیم خنک، و خیابانهایی که پر از رفتوآمد بود…
نیما·۲ ماه پیشتیغ اوکامیاد اون جملهی قدیمی افتادم: «گاهی سادهترین راه، همون راهیه که درست جلوی چشمته، فقط چون سادهست باورش نمیکنی.» من بارها خودم رو دیدم که غ…
نیما·۲ ماه پیش«کروسین و سافرانال؛ داستان علمی پشت یک عادت قدیمی ایرانی»«هفته گذشته در جریان یک بازدید، توی صحبت با یک کارشناس صنایع غذایی، نکته جالبی یاد گرفتم:زعفرون دو ماده اصلی داره؛ کروسین (رنگ) و سافرانال…
نیما·۲ ماه پیشخانومی ۱۴۰۳؛ آینهای که فقط فروش نشان نمیدهدراستش را بخواهید، من همیشه فکر میکردم گزارشهای سالانه چیزی شبیه دفتر حساب است؛ خشک و پر از عدد. اما وقتی گزارش ۱۴۰۳ خانومی را ورق زدم، ان…
نیما·۲ ماه پیش«صراحت، سادهترین مهربانی»یادم میآید همیشه آدمهایی که بیپرده و بیدور زدن حرفشان را میزنند برایم جذاب بودهاند. مثل نسیمی که از پنجرهی بسته رد میشود و پرده را…
نیما·۲ ماه پیشخاطره اولین روز مدرسهاین روزها دوباره حال و هوای بازگشایی مدرسههاست و من یاد اولین روز مدرسه رفتنم می افتم.یادم میاد توی کوچه با بچهها چه جنبوجوشی داشتیم. حس…