بذار یه واقعیت رو خیلی رک بهت بگم:
خیلی از ما دنبال «کامل بودن و بی نقص بودن» هستیم. فکر میکنیم باید آماده کامل بشیم، بعد تازه شروع کنیم به کارهامون.
اما اینطوری فقط یه اتفاق میفته: هیچوقت شروع نمیکنی! در حقیقت، هیچوقت نمیتونی شروع کنی!
چون هرچقدر بیشتر فکر کنی «الان وقتش نیست»، «هنوز آماده نیستم»، «بذار بیشتر بدونم»،« بزارش برای بعد انجام میدم» بیشتر عقب میافتی.
کمالگرایی مثل یه ترمز پنهان عمل میکنه. ترمزی که میتونه برای همیشه تو رو تو مسیر موفقت متوقف کنه! یادت باشه: شروع ناقص، بهتر از هیچ شروعیه. در نتیجه شروع کن حتی اگه دیره!
هر کاری، هر هدفی، هر مهارتی… لازم نیست از اول حرفهای انجامش بدی. لازم نیست اولین مقالهات عالی باشه، اولین ویدیو کارتونی بشه، یا اولین تمرین ورزشیت کامل اجرا بشه.
مهم اینه که شروع کنی. یادگیری توی مسیر اتفاق میفته، نه قبل از شروع!
بارها این اشتباه رو کردم؛ صبر کردم تا همهچیز «کامل» بشه، ولی آخرش هیچکاری نکردم. اما وقتی با همون توانِ نصفه نیمه شروع کردم، دیدم چقدر سریعتر رشد میکنم و مسیر سادهتر میشه. الانم دارم همون کارو میکنم هرچند هنوزم اشتباهاتی دارم و مسیر هایی و تو زندگیم دارم که باید برم و تجربه کنم اونها رو، هرچند که هر مسیری قابل تجربه کردن نیست.
خلاصه کلام: کمالگرایی و کامل بودن رو فراموش کن، اجرا و عمل رو شروع کن.
موفقها اونایی نیستن که کامل شروع کردن؛ موفقها همونهاییان که ناقص شروع کردن و تو مسیر کامل شدن.
بسه رفیق، ادعا و گنده گویی بسه! شروع کن تا بفهمیم چند مرده حلاجی . . .
بهم بگو مشتی:
چه کاری هست که مدتهاست منتظری کامل بشی و بعد شروعش کنی؟ یا چه کاریه که وقتی میخوای انجامش بدی مغزت ترجیح میده بزنه به کوچه علی چپ
توی کامنت بنویس، با هم دربارهش حرف بزنیم.