مهرانه مهرنام
مهرانه مهرنام
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

پناه

پناه چیزیه که برای من تعریف نشده

بی پناه کلمه ایه که همیشه تو ذهنم راجب خودم میاد

هیچ کس تو دنیا پناهم نیست

گاهی اینقدر حقیرم که از اونی که اذیتم کرده

به خودش پناه میبرم

چون پناه دیگه ای نیست برام

چقدر احمقانه ...

وقتی از ترس خودش به خودش پناه میبری

حس غریبیه

نمیفهمم خودم رو

زندگی خودم رو

قلب بیچاره مو

شاید من بدون اسم به دنیا اومدم

بدون پناه

بدون روح ...


مهرانه مهرنام

تنهاییشعرشعر نو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید