اون روز با آقای مدیر ازشفافیت و صراحت و از آن مهمتر شجاعت گفتم که یکی از ویژگیهای یک رهبر شجاعت دریافت بازخوردها، شجاعت در ارائه نظرات، شجاعت در قبول کردن اشتباه و.. است.
یاد تعریف برنه براون از مفهوم شجاعت می افتم که شجاعت را مواجه شدن با ترسها و قبول بلکه استقبال از آسیب پذیریها تعریف کرده بود . اگر من به عنوان یک مدیر از بازخورد یا ارائه نظرات کارمندانم بیزارم باید از خودم بپرسم اشکال کار من کجاست؟
پی نوشت: برگزاری شرایط جلسات کوچینگ شرایط و بستر مناسب می خواهد و وقتی سازمان یا فردی بلوغ لازم را برای دریافت کوچینگ نداشته باشد اجرای کوچینگ فقط هدر دادن منابع است.
در سازمان شما در مقابل نظرات و ایده ها وانتقادات کارمندان چه نوع برخوردی میشه؟