روز گذشته پیامی دریکی ازگروههای مجازی همکاران دیدم با این مضمون که :"همانطور که داشتم به حقوق دریافتی و تناسب آن با وضعیت اقتصادی و بازار واین سوال اساسی که جایگاهم در سازمان چیست، فکر می کردم ؛احساس کردم هوا سردتر وسردتر می شود وقتی متوجه شدم که به دلیل احتمال سوختن دستگاهها و صد البته اهمیت بیشتر تجهیزات ، دستوررسیده دمای هوا متناسب با وضعیت سلامت ایشان!!! تنظیم شود؛ همراه یک عدد پتو تاصبح به جایگاه خود در سازمان اندیشیدم".
گذشته از اهمیت تخصیص فضای فیزیکی به کاربرانسانی و سیستم های الکترونیکی و شاید مکانیکی متناسب با احوال هریک ،یاد اصطلاح زیبای سرمایه انسانی ومدیریت آن درسازمان ها افتادم که چندسالی است جایگزین مدیریت منابع انسانی شده است .
شاید به این دلیل که منبع تمام شدنی است اما سرمایه را می توان پرورش داد .
احتمالا ً شنیده باشید که مدیران سازمان میگوید : " کارمندان ما بزرگترین دارایی ما هستند " .
وقتی به افراد به عنوان " دارایی " اشاره میکنیم ،واقعا ً چه معنایی دارد ؟ آیا آنها مانند ساختمانها ، موجودی انبار یا تجهیزات دارای ارزش اقتصادی هستند ؟نوسازی در یک ساختمان ارزش کلی ساختمان را افزایش میدهد ، و ارزش موجودی که ماهها روی یک قفسه فروشگاه بماند، کاهش خواهد یافت . اما ارزش یک دارایی ناملموس مانند یک کارمند چطور تحتتاثیر قرار می گیرد؟
سرمایه انسانی ارزش اقتصادی است که از تجربه ، مهارتها ، دانش و تواناییهای کارکنان، نشات میگیرد .سرمایه انسانی ، برخلاف داراییهای ملموس مانند ساختمانها و تجهیزات ، یک دارایی ناملموس است . با این حال ، هم داراییهای ملموس و هم ناملموس مانند سرمایه انسانی دارای ارزش اقتصادی هستند .سرمایه انسانی مانند دیگر اشکال سرمایه قابل اندازه گیری ،توسعه و ارزشیابی است ومی توان بازگشت سرمایه را محاسبه کرد.
ممکن است نگاه به انسان به عنوان سرمایه زننده به نظر برسد ،اما تغییردیدگاه و توجه به کارمند به عنوان یک دارایی، می تواند ارزش سازمان را افزایش دهد. سازمانهایی که بر فعالیتهایی مانند یادگیری و توسعه ، برنامههای سلامت وبهزیستی کارکنان و توسعه مهارتهای تخصصی تمرکز کرده اندهم برای کارمند و هم سازمان ،پاداش به ارمغان آورده اند .
نمونههایی از داراییهای سرمایه انسانی که ارزش اقتصادی ایجادمی کنند عبارتند از: سلامت جسمی و ذهنی کارکنان ، ارزش ها و باور شخصی ، اخلاق کاری و آموزش .
هدف مدیریت سرمایه انسانی بهینهسازی رشد اقتصادی و ارزش کسبوکار سرمایه انسانی سازمان به منظور دستیابی به مزیت رقابتی است . مدیریت موثر سرمایه انسانی ، سازمان را قادر میسازد تا با موفقیت ابتکارات سرمایه انسانی را دنبال کند .
رهبران هوشمند به طور فزایندهای از اهمیت مدیریت سرمایه انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی آگاه میشوند . دادهها نشان میدهند که شرکتهایی که بر تعامل ، رفاه ، فرهنگ شرکت ، و توسعه کارمندان در سازمان خود تمرکز دارند ، بهتر از رقبای خود عمل می کنند .
با اولویت دادن به مدیریت سرمایه انسانی ، سازمان ها قادر به جذب ، حفظ و استخدام افراد با استعداد و کارا هستند وبا اجازه دادن به آنها در استفاده از مهارتها و دانش خود برای مشارکت در اهداف سازمانی، رضایت شغلی آنها را افزایش می دهند. ارتباط، عامل حیاتی موفقیت در مدیریت سرمایه انسانی است . ارتباطات بهبود یافته تعامل کارکنان را افزایش داده و درک بهتری از فرآیندهای مدیریت سرمایه انسانی فراهم کند . به کارکنان این امکان را میدهد که انتظارات سازمان و آنچه را که دریافت خواهند کرد ،بدانند.
برای توفیق بیشتر در مدیریت سرمایه انسانی مهم است بدانیم افراد متفاوت هستند و روشی که هر کارمند اطلاعات و دستورالعمل را پردازش میکند متفاوت خواهد بود . به جای استفاده از راهحل مشابه برای همه ، محیطی ایجاد کنیم که همه را تشویق کند مهارتها و دانش خود را ارتقا دهند