باد،
مرا به سوی تو کشاند،
و تو را به سمت من…
آنگونه که دو برگ،
در مسیر یک نسیم،
بیخبر از خویش،
به هم میرسند.
گرمای مهربان خورشید،
از پنجرهی خیال من
بر چهرهات تابید،
و پرندهها،
آواز عشق را
در آسمان آبی سر دادند.
در گوشهای آرام از آسمان،
ابرها، نرم و بیصدا،
چون نغمهای سپید میرقصند.
و هر قطرهی باران،
پیامیست
از دل من به تو؛
پیامی خیس از دوستداشتن،
که:
من کنار توأم
در هر نسیم،
در هر نگاه،
در هر لحظه از زندگی...