شاهین تحریمی
شاهین تحریمی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

مهر

ما خیره مانده‌ایم به هم و زمان به ما!

نمی‌دانم چقدر گذشته و نمی‌خواهم که بدانم.

پیراهنِ سفیدِ مردانه من چقدر به عشوه‌گری‌های زنانه‌ات می‌آید،

از چاکِ آن سینه‌های خانه برای دل نغمه‌ای به گوش می‌رسد از عشق،

در نِثارِ تپش‌های پی در پی قلبمان دنیا دنیا سکوت می‌خواهم!

تو هم می‌شنوی؟

می‌شنوی چه پایی می‌کوپد کودکی‌ِ ذوق زده؟

لاک مشکی در  قله انگشتانِ بلوری تو بر لبان من ندای پیچک می‌دهند و من بی‌دلیل بر اندام تو تاب می‌خورم؛

تاب می‌خورم تا آنجا که زنجیرمان در هم گره شود کور!

بوسه‌ای بر مُهره‌های کمرت می‌زنم تا ایستادگیِ آسمان بر فراز ستاره‌ها!

که تو خانُمی کنی بر مهتاب.

نوازش می‌شود روح؛

لمس می‌کند باد و ما در طوفان پیچ می‌خوریم و؛

احساس

احساس

احساس

عشقمهریارگل سرخ
می‌نویسم تا فراموش نکنم خویش را درون...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید