
در دنیای مدیریت، ما همیشه عاشق «داده» بودهایم. شعار ما این بود: "آنچه اندازهگیری نشود، مدیریت نمیشود." اما امروز، با ظهور هوش مصنوعی (AI)، ما با مشکل کمبود داده مواجه نیستیم؛ بلکه با بحران «انباشت اطلاعات» (Information Overload) روبرو هستیم.
مقالهی اخیر McKinsey با عنوان «اطلاعات در برابر خرد»، به نکتهای اشاره میکند که برای من به عنوان یک مدیر، بسیار قابل اتکا و حیاتی است: تکنولوژی سرعت را بالا میبرد، اما لزوماً کیفیت تصمیمگیری را ارتقا نمیدهد.
اطلاعات (Information): دادههای خام، فکتها و ارقامی است که AI در کسری از ثانیه تولید میکند.
دانش (Knowledge): سازماندهی این اطلاعات است.
خرد (Wisdom): توانایی قضاوت، درکِ نادانستهها، همدلی و تصمیمگیری درست در شرایط ابهام است.
هوش مصنوعی پادشاه تولید «اطلاعات» است، اما در تولید «خرد» ناتوان است. و دقیقاً همینجاست که نقش رهبران تغییر میکند.
شاید وقتی کلمه مدیتیشن را میشنوید، یاد یوگا و کوهستان بیفتید. اما در سطح مدیریت کلان جهانی، مدیتیشن یک تمرین شناختی (Cognitive Training) است. ذهن یک مدیر در طول روز مثل یک «میمون بازیگوش» (Monkey Mind) مدام از یک نوتیفیکیشن به ایمیل بعدی میپرد. این وضعیت باعث تصمیمگیریهای واکنشی و کوتاهمدت میشود.
تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness) به رهبران کمک میکند تا:
1. فاصله بین محرک و پاسخ ایجاد کنند: به جای واکنش سریع، مکث کنند و پاسخ هوشمندانه بدهند.
2. الگوها را ببینند: در میان هیاهوی دادهها، تصویر بزرگتر (Big Picture) را تشخیص دهند.
3. همدلی را حفظ کنند: در عصر ماشینی شدن، ارتباط انسانی را که پایه وفاداری تیم و مشتری است، از دست ندهند.
در عصر هوش مصنوعی، «توجه» (Attention) ارزشمندترین دارایی شماست. اگر نتوانید ذهن خود را مدیریت کنید، الگوریتمها آن را برای شما مدیریت خواهند کرد. برای رشد و توسعه در این دوران، ما نیاز داریم که گاهی «آفلاین» شویم تا بتوانیم تصمیمات «آنلاین» بهتری بگیریم. مدیتیشن، باشگاه بدنسازیِ ذهن برای رهبران آینده است.
این مطلب، برداشتی از نگاه من به مهارتهای نرم مورد نیاز در عصر تکنولوژی بود. برای مطالعه تحلیلهای بیشتر در مورد تلاقی مدیریت مدرن، استراتژی و تکنولوژی، میتوانید سایر یادداشتها را در پروفایل من دنبال کنید.