جهانم به کوچکی ثاتیه به ثانیه زندگی یک پروانه شده است...
این روز هارا فراموش نخواهیم کرد .
لحظاتمان را بیشتر قدر میدانیم
عزیزانمان را بیشتر از قبل دوست داریم
انگار که تاریکی بر روز های ما چنگ زده است و روز ها هم رنگ شب هایمان شده.
و بیخبر از فردای خود و عزیزانمان هستیم
ای کاش در این روز ها خطایی نکنیم
دلی نشکنیم
دروغی نگوییم
و امیدی را نا امید نکنیم
شاید فردایی نباشد
شاید تاریکی مارا در خود غرق کند
شاید دیگر وقتی نباشد
امیدی از جنس فولاد میخواهد این روز ها
و دلی به وسعت دریا برای بخشیدن
و شاید قلب هایی پاک تر و عاشق تر از مجنون قصه ها...
تاشاید دنیا دلش به درد آید و از سر تقصیرات انسان های فانی بگذرد..
کمی اشک نیاز است از قلبب اسمان
از دل خورشید تابان..
تاشاید رنگین کمانی از جنس امید ساخته شود .
این روز ها بیشتر از قبل به رنگ ها مهتاجیم.
تا دنیای خاکستری رو به خاموشی مارا دوباره رنگ ببخشند ..
و بتوانیم بار دیگر عاشق شویم..
باردیگر آغوشی را تجربه کنیم..
و شاید بوسه ای را تا قبل از پایان زندگی فانی خود تجربه کنیم...
m.sh