کافی است به سایتهای اینترنتی بروید، یا در کانالهای تلگرامی چرخی بزنید و حتی مجلات خانواده را بخوانید. در همه آنها انواع و اقسام نیازهای زنان در رابطه دو نفره را خواهید فهمید. اما به نیمه دیگر این معادله زیاد پرداخته نشده. یا اگر هم پرداخته شده بسیار ناقص و اشتباه. متاسفانه معمولا نیاز آقایان تنها در جنبه جنسی خلاصه میشود.
در این مطلب میخواهم اندکی در مورد این نیازها صحبت کنم. شاید شما موافق همه اینها نباشید اما همین که این مساله از یک جایی شروع شود و دنبال فهمیدن این موضوع بروید ارزشمند است.
هر مردی میخواهد سوپرمن زنش باشد. زن باید به همسرش به عنوان یک ابرقدرت نگاه کند. این حس را به شوهرتان بدهید که او یک فرد شکست ناپذیر است و میتواند همه چیز را درست کند. مردان دوست دارن قدرت خود را اول از همه به زن و بعد به سایرین نشان دهند. وظیفه شما است که در این راه آنها را جدی بگیرید.
هیچ چیز به اندازه رفتاری که قدرت مردتان را تائید کند برای آن دلگرم کننده نیست. درست همانقدر که شما احتیاج به شنیدن کلمه «چقدر زیبا شدی» از ته قلب از طرف همسرتان هستید.
در درون هر مردی، پسری است که گاهی یادش میرود که یک مرد است. این دلیل یک سری رفتارهایی (نمیتوان این را رفتار اشتباه نامید) است که مردان - پسرانِ آن لحظه - انجام میدهند. وقتی مثل یک بچه از جارو کشیدن طفره میروند و سعی میکنند سریع آن را فیصله دهند، در مقابل خانواده یا دوستانتان حرف اشتباهی میزنند، ماشین ریش تراششان را همیشه در حمام رها میکنند و حرفی که ما هزار بار بهشان گفتیم را باز هم فراموش میکنند.
اینها همه لحظاتی هستند که آنها در نقش همان پسر فرو رفتهاند. در همه شرایط مردان باز هم باید بفهمند که ما دوستشان داریم و او را قبول داریم.
دقیقا مانند رابطه برعکس، حمایت و پشتیبانی بی قید و شرط زن از مرد باعث میشود مردش از رفتار بچگانه خود دست بکشد و او را به سمت یک مرد قوی و پشتیبان واقعی هدایت کند.
همانطور که ما دوست داریم شوهرمان ما را به خاطر چیزی که هستیم قبول داشته باشد، او هم دوست دارد ما آنرا همانطور که هست قبول داشته باشیم.
آن وقت او خودش شروع به تغییر به سمت یک مرد نمونه شدن میرود.
خیلی از زنان از ترس دعوا شدن خیلی از حرفهایشان را به شوهرشان نمیگویند. وقتی که این اتفاق میافتد و ما از مسائل شخصی، احساس و ... چیزی به همسرمان نگوییم آنها را در تاریکی مطلق رها کردهایم. یادتان باشد که همیشه با همسرتان زندگی کنید نه اینکه در کنارش زندگی کنید.
وقتی بخواهید با او زندگی کنید دیگر همه حقایق در هر مورد را به او میگویید. مردان دوست دارند در مورد احساسات همسرشان بدانند. حتی اگر شما از عکس العملشان خلاف این را برداشت کنید. هر زمان که شما چیزی را از آنها مخفی کنید دیواری بین خودتان میکشید. هیچ وقت مخفی از هم زندگی نکنید. هر مسالهای که به شما مربوط است به او هم مربوط میشود.
رابطهای که ارتباط 2 طرفه نداشته باشد روی سنگ بنا شده است. در رابطه به آنها سرنخ ندهید. آنها موجودات منطقی هستند. باید چیزی که هست را برایشان به زبان آورد. آنها از حدس زدن خوششان نمیآید. مخصوصا وقتی چیزی مستقیما به آنها بستگی دارد. چه بسا حدسی بزنند که کاملا برخلاف چیزی است که شما میخواستید و آن را به زبان نیاورند. آن وقت دیگر این مشکل به این سادگی حل نخواهد شد.
خودتان قضاوت کنید حس یا چیزی که با چند جمله میتوانستید به آنها برسانید باعث مشکلی شده است که اگر خوش شانس باشید هفتهها بعد در قالب یک دعوا به شما میگویند تا شما بعدا بتوانید به آنها بفهمانید منظورتان چیز دیگری بوده است.
زنان در سمت احساس هستند و مردان در سمت منطق. هر ۲ طرف به یک اندازه باید سعی کنند با عینک دیگری طرف مقابل را ببینید و با آن ارتباط برقرار کنند.