سید مهدار بنی هاشمی
سید مهدار بنی هاشمی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

معشوقه ی خیالی من

معشوقه ای دارم خیالی. در ذهنم. همانطور که دلم می خواهد. اهل دعوا نیست. اهل قهر کردن نیست. زیباست. همانقدر که من دوست دارم. رویش غیرت هم دارم. معرکه ست. فقط مال خودم است. کس دیگری بهش چشم ندارد. حالا شام سنگین خورده باشم و در خواب ببینمش و یکی هم پیدا شود بهش چشم پیدا کند همانجا بهش تی ان تی میبندم و میفرستمش هوا. معشوق من آن همراه ایده آل است که هیچ وقت ترکم نمی کند. پایم می ماند. ضعف هایم را توی سرم نمی زند. از همه چیزم خوشش می آید. حالا شاید برای هیجان از یکی دو تا چیزم هم بدش بیاید. ولی قابل کنترل است.

من را که می بیند ذوق میکند. آغوش من برایش امن ترین پناهگاه دنیاست. عطر وجود من اکسیژن هوایش است. همیشه دلش برایم تنگ است. برایش شعر میگویم. می بوسمش. سخت در آغوش میگیرمش. همیشه با من است. هر وقت دلم بخواهد می آید پیشم. خدا شفایم بدهد . نه؟ شاید نیمه ی گمشده که می گویند همین باشد. همه ی ما ازین معشوقه های خیالی داریم. شاید در واقعیت هم کسی با این مشخصات باشد . ولی کجاست؟

حالا گیریم پیدایش هم کردم. نظر او در مورد من چیست؟ او هم مرا میخواهد یا او عاشق دیگریست؟ دیوانه میکند آدم را این شک ها و دلهره ها. البته اگر پیدا شد باید برایش جنگید. خیالی نیست که. واقعی ست. باید برایش هزینه کرد. باید برایش چیزی را از وجودت روحت جیبت یا هرچه، بدهی تا بدستش بیاوری. او هم ببیند تو انقدر خاطرخواهش هستی میخواهدت. شاید! کاش! می بینید. داشت داستان خوب پیش میرفت ها. جانم را داده بودم. جنگیده بودم. ولی یک هو کاش و شاید آمد وسط، همه چیز را خراب کرد. کاش را هم کاشته اند و هنوز در نیامده! معشوق خیالی من .. بیا نازنینم. دستت را بگذار توی دستم. بیا تا بی نهایت دوستت داشته باشم. بیا تا آنجا که ذهنم کار میکند بالا ببرمت بدون ترس. بدون واهمه ازینکه خودت را بگیری و بگذاری و بروی. ترکم کنی.

خوبی تو معشوق من این است که داشتنت مرا درگیر مثلث عشقی یا اعتیاد به خودت نمی کند. تو بی نظیری. درست است که صورت خاصی را برایت متصور نیستم. ولی وجودت نور است. نامت ماه است. حضورت گرماست. عشقت پا برجاست. بمانی برایم..

یادت می آید آن سال را که پاییز هر روز باران می بارید و هر روز دست هم را می گرفتیم و میرفتیم زیر باران قدم می زدیم؟ یادت می آید تمام سفرهایی که با هم رفتیم. تمام بستنی های قیفی ای که با هم خوردیم را ؟ تو همیشه با من بوده ای. دمت گرم. تو نام نداری. نام تو تمام نام های دنیاست. گاهی باران می شوی گاه نرگس گاه لیلا می شوی گاه شیرین. محدودت نکرده ام به این نام های دنیایی. به یک نام خاص. زیبایی تو محدود نمی شود به یک صورت خاص. تو جمع همه ی زیبایی هایی! عزیزم دوستت دارم..

اگر می خواهید رمان هایم را بخوانید روی لینک های زیر کلیک کنید :

پدر عشق بسوزد

یک عاشقانه سریع و آتشین

معشوقهعاشقعشقخیال
نویسنده ی رمانهای یک عاشقانه سریع و آتشین و پدر عشق بسوزد - شاعر مجموعه: قشنگترین منحنی سرخ دنیا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید