ویرگول
ورودثبت نام
مهدی قلاوند
مهدی قلاوند
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

عشق قوی ترین مخدر

شاید مطلبی که میخوام بنویسم یکم عجیب باشه ولی مدتی بود داشتم درباره انواع مستی فکر میکردم و متوجه شدم همه ما به طریقی در حال مست کردن هستیم البته خواهش میکنم عصبی نشید شاید منظورم رو این کلمه درست نمی رسونه

منظور من از مستی این هست که زمانیکه داشتم به افراد موعتاد فکر میکردم حس کردم وقتی مشکلات درونی یا بیرونی زیاد میشه آدمها پناه به مخدر هایی میبرن که این درد های طولانی مدت غیر قابل تحمل رو فراموش کنن

مثلا درد تنهایی یا درد دوست داشتنی نبودن یا انواع مختلفش مثل از دست دادن عزیزی و عشق ناکام و.....

ولی این نوع فراموشی وبی خیالی فقط تو سطح مخدر ها نیست مثلا یک اتفاق بد افتاده تو خانواده حال همه گرفتس اون وسط من یکهو میگم ول کنید بابا الان میرم یک فیلم دانلود میکنم بشینیم ببینم.

اگر خوب نگاه کنید من به خانواده پیشنهاد فرار از فکر به این مصیبت یا بدبختی رو دادم و بهشون در واقع میگم یکم بریم تو بیخیالی بعدش میشینیم ببینم این بدختی رو چه کنیم. البته این نوع مستی در بسیاری ازموارد عالیه ولی وقتی ازحد بگذره خودش مخرب میشه

مثلال یک نفر زمانی که میزنه تو حالت بی خیالی میشینه انقدر فیلم میبینه که کل تایم روزش و ماه وسالش از دست بره درسته مثل مستی با مخدر نیست ولی این هم یک نوع مستی برای فرار از درد هاست وفرد به مست کردن با فیلم عادت کرده


یا یک فرد دیگه مشکلات خانوادگی داره و درد این مشکلات براش غیر قابل تحمله و سعی میکنه بهش فکر نکنه پس میره سر کار و روزی 16 ساعت کار میکنه که اصلا جون فکر کردن به این مشکلات رو نداشته باشه و کل زندگیش رو اینجوری تمام میکنه

یا خانم خونه که مغزش برای فرار از زندگی شکست خوردش هر روز صبح بی خود وبی جهت ساعت ها صرف شستن ملافه ها و وسایل تمیز خونه میکنه وبعد هم میگه لازمه چون حتی درد کارهای حوصله سر بر خونه بهتر از درد فکر کردن به این زندگی نابود شدس پس مغز آدما بدونه اینکه بدونن پناه میبره به این نوع مست کردن ها یا فراموش کردن

از نظرمن همه اینها مستی هست مستی هایی برای فرار از زندگی ک برامون درد ناک شده و حتی از فکر کردن بهش و حل کردنش می ترسیم درنهایت هم شاید کمتر مثل مخدرها نمایون باشه ولی زندگیمون طوری به پایان میرسه انگار توی ی خواب بودیم و میگیم من اصلا زندگی نکردم

وقتی داشتم به انواع مستی ها فکر می کردم دیدم عشق دنیایی چ مستی عجیبی هست

بی خود نیست همه دنیا دمبال عشق هستن این عشق عزیز چنان مارو با خودش میبره تو حال خودش که از همه چیز رها میشیم و ازهمه جالب تر اینه ک مستی عشق گاهی پیشرفتم میاره یعنی انقدرطرف جون میکن به دختر دلخواهش برسه یکهو میبینی سواد نداشته رفته دکتری گرفته

ولی اگر تمام مستی ها وقتی ازحد خارج بشن علتی میشن برای از دست دادن فرصت های مهم تر زندگی خود عشق این دنیا هم همین طوره اگر تمام ذهنت تمام عمر درگیر همین عشق بشه میتونه مارو از فرصت های واقعی ک داشتیم تا واقعا شکوفا بشیم و بهترین نسخه خودمون بشیم دور کنه

خب بارها دیدیم کسی که عاشق دختر یا پسری شده و بهش نرسیده و یک گوشه گیر تنها شده نه سر کار میره نه درس میخونه نه با کسی دوست میشه و الان هم در سنین پیری منتظر مرگ نشسته اگر منصفانه نگاه کنیم اندازه اعتیاد به هروعین طرفو نابود کرده

از نظر من عشق این دنیا هم یک مرحله از زندگیه اگر بود خیلی خوبه و اگر هم نبود نباید باعث توقف ما بشه چون به نظر من رسالت انسان در این دنیا این نیست که عاشق جنس مخالف بشه تا استعداد هاش شکوفا بشه و پیام بیاد هم اکنون به بهشت واردشو

و اینکه اگر عاشق کسی بودید وشکست خوردید و حس بسیار بدی بعد از چند سال دارید نظر من اینه ازدیگران کمک بگیرید پیش مشاور برید و حتی دارو بخورید بدونید که اگر نتونید از مستی عشق خلاص بشید مثل یک موعتاد هروئینی زندگیتون و بهترین فرصت های زندگیتون نابود میشه

موچکر که خوندید : )

مستیمخدرعشققلبروانشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید