نامه بیست و سوم: دل و هوای نفس
۴۲۹- امروزه بسیاری از پیروان عرفانهای دجالی با توسل به این نوع معارف و احادیث که خداوند مقیم در دل انسان است پیروی از دل را عین پیروی از خدا تلقی می کنند غافل از اینکه فرق بین دل و هوای نفس را نمی دانند . و گوئی نفس پرستی و اعمال بولهوسانه عین دین و عرفان است و هر که هر چه می کند عین حق است و درست و اراده بشر همان اراده خداست .
بدین ترتیب آدمی نیاز به هیچ تعلیم و تربیتی ندارد و خود مظهر حق است . و این توجیه افسارگسیختگی نفس و کفر و سلطه نفس اماره است که عین دین شده است آنهم عرفان ناب !!
۴۳۰- آری خداوند مقیم در دل انسان است و از رگ گردن به انسان نزدیکتر است ولی انسانی که صاحب دلی زنده و مؤمن باشد نه دل مرده و یا دلی که به تسخیر اجنه و شیاطین درآمده است و بازیچه زمانه و تبلیغات است و از نزد خود هیچ اراده ای ندارد .
۴۳۱- به بیان دیگر آن دلی خانه خداست که همه اعمال صاحبش عین احکام الهی باشد و از حدود الهی تجاوز نکند و مظهر اخلاق الله باشد و چنین آدمی صاحب جاذبه و قدرت روحانی و کرامت وجودی است که به دیگران هم معنویت و فضیلت و تقوا و معرفت و آرامش و عزت نفس می بخشد . و این انسانی خالص است که از اولیای الهی است که محل فعل خداوند می باشد.
از کتاب نامه های عرفانی ص 68
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
https://t.me/khodshenasi4/4843