حتما این مثال را شنیده اید که اگر به انتهای چت های اینستاگرام و تلگرامتان بروید، چت های خاک خورده ای را میبینید که یکهو رابطهتان کمرنگ شده است؛ بدون انکه بدانید چرا.
اکنون حتی دیگر نمیدانید در زندگی دوستتان چه خبر است. شاید این موضوع در ابتدا کمی ناراحت کننده به نظر برسد اما به نظر من اگر کمی منطقی نگاه کنیم کاملا همه چیز جور درمی آید.
در اینجا چند مورد از دلایلی که خودم هم تجربه کردم را بیان میکنم:
۱. شما دیگر در یک فاز و احوال نیستید !
ممکن است ابتدای دانشگاه با یکی از همکلاسی هایتان که اتفاقی متوجه شده اید او نیز به جمع آوری کارت پستال علاقه دارد، به موزه کارت پستال های قدیمی رفته اید و ناگهان خود را میان رد و بدل کردن اطلاعات حول این موضوع برای ۶ ماه غرق دیده اید.
اما به علت های نامشخص یکی یا هر دونفر، علاقه خودش را در این موضوع از دست میدهد و این اصلا جای سرزنش ندارد. ادمیزاد است دیگر. تغییر میکند و ایضا سلائقش.
۲. دوست بهتری پیدا شده است.
بیایید صادق باشیم. دنیا بر اساس برتری میچرخد. ژن برتر زنده میماند و ژن ناقص از بین میرود. پذیرش در دانشگاه ها، مدال المپیک، بازار و ... همه به افرادی که شایستگی بیشتر و بالاتری دارند اهمیت میدهند. روابط هم از این قاعده مستثنی نمیباشند.
اگر نیاز شما یا دوستتان توسط فرد بهتری پر شود تنها یک ضربه تاثیرگذار (در ادامه بیشتر میگویم) لازم است تا به راحتی جایزین شوید.
و این هم جای سرزنش ندارد. چون دوستی های کوتاه مدت که تعهد محضری ندارند* !
۳. ضربه عدم ارتباط
اگر تماستان کم شود شک نکنید شک نکنید در کناره شماره ۱ و ۲ که توضیح دادم، فاتحه دوستی شما خوانده خواهد شد. تماس میتواند قرار های حضوری باشد که بهترین نوع آن شرکت در یک رویداد اجتماعی است. مثل باشگاه، دانشگاه، رویداد فرهنگی-هنری، نمایشگاه ها و موزه ها و هر چیزی که دوست دارید. سرگرمی ها هم به شدت مورد علاقه خود من هستند؛ کافه و رستوران، اتاق فرار، سینما و تئاتر، گیم برد و ... .
پس اگر دوستتان را از دوران دبیرستان یا دانشگاه داشته اید و به ناگهان با اتمام دوره تحصیل، سعی کرده اید فقط در فضای آنلاین گاهی به یکدیگر ریپلای بزنید، بدیهی است که طناب بین شما یکی یکی از هم گسیخته میشود و در یک روز آفتابی دیگر حتی ایسنتاگرام استوری آنها را به شما نشان نمیدهد.
راهکار:
اگر برایتان ارتباط طولانی مدت با انسانهای مورد علاقهتان مهم است، باید با اون مثل یک حیوان رفتار کنید.
بله درست متوجه شدید. فکر کنید دوست شما پت خانگی شماست. آیا تا به حال فکر کرده اید چرا تعداد زیادی از ادم هایی که میشناسیم حداقل یکبار گفته اند : از آدمها بیزار شدم، گربه (یا سگ و...) را بیشتر دوست دارم؟
علت ساده است. وقتی به آنها عشق میدهید، متقابلا عشق دریافت میکنید. این عشق اصولا در قالب غذا دادن ، نوازش، بازی کردن و رسیدگی به سلامت آنها خلاصه میشود و عشقی که او به شما میدهد از جنس ارباب و صاحب است. کما اینکه شما احتمالا تنها و بهترین دوست او برای کل زندگیاش هستید.
به علاوه وقتی هم که *تعهد حضانت یک حیوان را برعهده میگیرید دیگر نمیگویید خب دیگر امروز خسته ام، به او غذا نمیدهم. یا ولش کن امسال واکسنش را نمیزنم. شما با وجود تمام دغدغه های زندگی به او رسیدگی میکنید. اگر هم این کار را نکنید آن پت به معمای واقعی کلمه خواهد مرد.
اما آیا تا به حال فکر کرده ای که آیا برای رابطه های دوستانه تان هم اینقدر حساس رفتار میکنید؟
آخرین بار که با هم دعوا کرده اید و به جای قهر ماندن و بعد یکهو آشتی کردن، واقعا درباره چالش بینتان صحبت کرده اید؟
آیا به نیاز نوازش روح یکدیگر دقت میکنید؟ آیا با هم بازی انجام میدهید؟ اگر کمی فکر کنید میتوانید مثال های بازی و نوازش را در همین مقاله پیدا کنید.
این را هم در نظر بگیرید، ارتباط با آدم قطعا پیچیده تر از ارتباط با حیوان است و مثال قصد در توصیف "توجه کردن" داشت.
جمعبندی:
به قول سروش صحت، یادتان باشد دوست کسی است که بودنتان با هم چیزی جز حال خوش ندارد. پس چه خوب است با در نظر گرفتن موارد بالا اگر وجود دوستی در زندگیمان مهم است و به او *تعهد داریم ، این موضوع را هم با او مطرح کنیم و انتظارات را شفاف بیان کنیم.
چون هیچ چیز بدتر از این نیست که ارتباط تبدیل به یک جاده یک طرفه شود.
سخن پایانی: تمامی سه مورد قبل برای دوستان زیر ۷ سال شما هستند. به استناد مقاله کسانی که دوستی را تا ۷ سال حفظ میکنند احتمال اینکه دوستی قطع شود صفر درصد است. چرا که پادزهر جدایی روی آن ها ریخته شده است.
اگر دوست داشتی تجربه خودت را برایم کامنت بگذار. خلاصه تجربه و مطالعه من این بود که دیدی.
ممنونم.